دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
پنجشنبه, 30 فروردین,1403


درســهای اســـتاد

درس اول: انسان و دو بعد وجودي او، روح و جسم
درس دوّم: قلـب
درس سوم: عقل
درس چهارم: نفس و عقل
درس پنجم: سعادت واقعی
درس ششم: اخلاق فردی و اجتماعی
درس هفتم: راه درمان رذائل اخلاقی
درس هشتم: مقیاس سنجش نیک و بد اخلاقی
درس نهم: اصلاح گفتار
درس دهم: مطابقت گفتار با رفتار
درس یازدهم: دروغ
درس دوازدهم: راه درمان دروغ
درس سیزدهم: سوء ظن و بدگمانی
درس چهاردهم: سرچشمه های بدگمانی
درس پانزدهم: تجسس و غیبت
درس شانزدهم: مهمترین انگیزه های غیبت
بيانات استاد ارجمند خانم طاهائي به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام
درس هفدهم: خطرات غيبت
درس هجدهم :موارد استثنايي غيبت
درس نوزدهم: حيات اجتماعي
درس بيستم:حيات جامعه
درس بیست و یکم: اسلام و پيوند اجتماعي
درس بيست و دوم: راه ايجاد وحدت فکري
درس بيست وسوم: رشد اخلاقي مهم ترين اصل وحدت
درس بیست چهارم: ویژگی های عبادالرحمان
درس بیست و پنجم: شرحی بر صلوات شعبانیه
درس بیست و ششم: جهان پس از ظهور حضرت مهدی (عج)
درس بیست هفتم: جریان حق و باطل (1)
درس بیست و هشتم : نيم نگاهي به سخنان استاد طاهايي در شب­هاي قدر
درس بیست و نهم: عروج نفس
درس سی ام: آزموني ده‌گانه براي دانايان
درس سی و یکم: اعتدال در مصرف
درس سی و دوم: پندهاي امام عسكري (‏عليه‏السّلام) به شيعيان
درس سی و سوم: به یاد خطیب توانا
درس سی و چهارم: تأثیر نظارت الهی در اصلاح عمل
درس سی و پنجم: جوان، ارزش‌ها و اجتماع
درس سی و ششم: حج و مدیریت اقتصادی
درس سی و هفتم: نگاهی به ابعاد وجودی حضرت زینب کبری (علیهاالسّلام)
درس سی و هشتم: یاد خدا؛ پرورش و آموزش
درس سی و نهم: فرمان صبر به پيامبر اسلام در قرآن
درس چهلم: شکوفایی کمالات انساني
درس چهل و یکم: شرایط مبلّغ و تبلیغ از دیدگاه استاد طاهایی
درس چهل و دوم: پیوند ایمان و علم
درس چهل و سوم: تفسیر فرازهایی از صلوات شعبانیه
درس چهل و چهارم: شخصیت حضرت زهرا(سلام الله علیها)
درس چهل و پنج: اهمیت رای دادن در انتخابات
درس چهل و ششم: اهمیت شب قدر
درس چهل و هفتم: نکته ای ناب از زیارت رجبیه
درس چهل و هشتم: سخن گفتن با امام زمان
درس چهل و نهم: اهمیت انتخاب اصلح

 درس بيست وسوم: رشد اخلاقي مهم ترين اصل وحدت




بسم الله الرحمن الرحيم

لاحول و لا قوة الا بالله العلي العظيم

درس بيست وسوم             رشد اخلاقي مهم ترين اصل وحدت

براي تشکيل يک جامعه ي حقيقي ، به خصوص دريک مقياس بزرگ جهاني که تمام مردم دنيا را در برگيرد علاوه بر وحدت ايدئولوژيکي ، نياز به رشد اخلاقي است . مردمي که در يک اجتماع زندگي مي کنند ، هرگز نمي توانند بدون رشد اخلاق وجود يک ديگررا تحمل کنند واختلاف نظر ها را حل کنند

رو بناي نشان دهنده وضيعت علمي و عملي هر انسان همان برخورد ها و تماس هايي است که هر شخص با ديگران و به خصوص در روبرو شدن با مسايل مختلف زندگي دارد. عکس العمل هايي که هر کس از خود بروز مي دهد ، حاکي از زير بناي روحي و معنوي شخصيت انساني اوست ، و براساس همين آثار وبرخورد ها است که درباره شخصيت افراد يا روح و ملل داوري مي شود وکتاب هايي در اين زمينه نوشته مي شود

براي آشنايي با يک مرام و مکتب و مذهب راه و رسم زندگي افرادي که وابسته به آن مذهب  ومسلک هسـتند بررسي مي شود . و آنچه ملاک است عمل و رفتار کساني است که خود را منسوب بدان ساخته و شناسانده اند ، از نظر جامعه شناسي ، رفتار و عمل مردم هر کيش بيانگر اصول عملي آن ملت و آييـن است

در مکتب اسلام که دين کامل و جهاني اسـت روابط مردم با يک ديگر بر اساس اعتقاد توحيدي بنا شده و بنابر اين يک پشتوانه ي بسيار استوار دارد .

پيامبر اسلام (ص) خود نمونه کاملي از حسن خلق بود ، و مردم را با خلق و خوي خويش به راه و رسم اسلامي علاقمند مي ساخت . قرآن درباره او مي فرمايد : « وَاِنّکَ لَعَلي خُلُق عَظيم »[1]
به راستي که رفتار تو نشانه عظمت توست . ششمين پيشواي شيعيان امام صادق (ع) هم مردم را به همين امر فرموده : «کُونُوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَيرِ اَلسِنَتِکُم...»[2]

« مردم را با عمل به مکتب خود دعوت کنيد » اکنون به سراغ طرح هايي که اسلام براي پرورش اخلاق اجتماعي انسان ها و آماده ساختن آن ها براي زندگي دسته جمعي ريخته است مي رويم . البته با توجه به اين که اين ها تنها قسمتي از آن تعليمات و سيع است .

اصول اخلاق اجتماعي :

1ـ رعايت عدالت حتي نسبت به دشمنان .

2ـ دوري از تحقير و کوچک شمردن مردم .


3
ـ دوري از تعصبات جاهلانه و پرهيز از تنگ نظري .


4
ـ پاسخ بدي با نيکي .

5 ـ ترک خشونت .

6 ـ پي جويي حقيقت .


«جاءَ رَجُلٌ الي الصادق (عليه السلام) فقال يا ابن رسول الله اخبرني بمکارم الاخلاق،فقال (عليه السلام ): العفوعَمَّن ظلمک وصلة مَن قَطَعک و اعطاء مَن حرمک و قولَ الحق ولَو علي نفسک »[3]

« مردي به محضر امام صادق (ع) شرف ياب شد عرض کرد مرا از مکارم اخلاق آگاه سازيد . حضرت در جواب او، از چند صفت انساني نام بردند و فرمودند ، بخشش و گذشت از کسي که به تو ستمي کرده است ، اتصال و پيوند به کسي که از تو بريده اسـت ، بذل و عطا به آن که تو را محروم نموده است ، و به حق و درستي سخن گفتن اگر چه بر ضررت باشد .»

معيار ارزيابي هر کس را مي توان از طـرز رفتار او با اطرافيان و هـم زندگي هايش بدست آورد و به ارزش هاي نزد او پي برد .

به عبارت ديگر در ميدان معارضه بين خودنگري و ديگرنگري مردم اسـت که شخصيت اخلاقي وانساني آن ها ظاهر مي شود. فرهنگ يک فردي يا ملت در رابطه با فرد ديگر يا ملتـي ديگر منعـکس مي شود. بينش انساني ما در تماس هاي با ديگران و در روبرو شدن با حوادث و مسائل مختلف زندگي بروز مي کند و ميزان رشد شخصيت بدست مي آيد .

يک فرد تربيت يافته در مکتب اسلام در سايه جهان بيني توحيدي است که اساس همه موجـودات را از يک اصل مي داند و نوعي همبستگي خاص ميان خود و همه افراد انساني ، بلکه همه کاينات احساس مي کند . اسلام خواسته است تا در هر زمينه اي هر کس خود را به جاي برادر ديني خويش قرار دهـد ، بدگويي از يک عضو جامعه ي اسلامي را بدگويي از خود تلقي کند و همه افراد ، حامي حقوق ، آبرو و شخصيت يک ديگر به خصوص در غياب هم باشند .

1.      رعايت عدالت حتي نسبت به دشمنان :

« يَا أيّهَا الّذِينَ ءَامَنُوا کُونُوا قَوّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاءَ بِالقِسطِ وَ لا يَجرِمَنّکُم شَنَئَانُ قومٍ عَلَي اَلا تَعدِلُوا اعدِلُوا هُوَ أقرَبُ لِلتّقوَي وَ اتّقُواللهَ إِنَّ اللهَ خَبِيرُ بِمَا تَعمَلُونَ » [4]

[ اي ايمان آورده ها براي خدا در راه خدا پا بر جا باشيد ، شهادت شما به منظـور بر قراري عدل و قسط و رفع ستم باشد ، دشمني يا گروهي وادارتان نسازد که شما پا را از عدل فراتر نهيد و از شـهادت درسـت روي گـردان شـويد ـ ] تا به تهمـت و افتـراء و تعصـب نا به جا و شهـادت نا حـق برضرردشمن بي گناه آلوده شويد هميشه راه عدل را انتخاب کنيد که به تقوا و بزرگواري نزديک تر است ، خدا را در نظر بگيريد که بر همه اعمال و جزئيات آن چه مي کنيد آگاه است.[

امام سجاد ( عليه السلام ) مي فرمايند :

« خدايا مرا ياري کن تا بتوانم هرحقي را در جاي خودش پياده کنم »

با اين فرمايش امام فرق بين عمل حسنه و صالح را بدست مي آوريم عمل « حسنه » هر عمل نيکويي است ، اما عمل « صالـح » عملي است که در جاي خود صورت بگيرد ، مثلا اظهار محبت نسبت به فرزند خوب اسـت اما آيا همه جا خوب است ؟ در برابر خطاي فرزند ابراز کردن محبت خـوب که نيست بلکه اثر منفي هم مي تواند داشته باشد . پس عمل صالح عمل به جاست .
براي اين منظور بايد عواملي که موجب خود بزرگ بيني است کنار بزنيم تا بتوانيم بر خودغلبه کنيم.  قرآن مي فرمايد :

« وَ اخفِض جَنَاحَکَ لِمَنِ اتّبَعَکَ مِنَ المُؤمِنِينَ »]5[

« بالت را براي مؤمنين فرود آر »

 گاهي پرنده اي را مي بينيد مثلاً عقاب که خيلي بلند پرواز است عقاب اوج مي گيرد وبال مي زند، بعد مدتي بالش را مستقيم و بي حرکت نگه مي دارد و مي رود . اما پرندگان کوچکتر مثل گنجشگ و کبوتر در افق کوتـاه تـري پرواز مي کنند. مانند يک پـرنده بلند پرواز مبـاش. بال هـايت را پاييـن بگيـر زيردست هايت را ببين  کوچک بال بزن با اين ها باش و مخالف زورگويي و تعدي هر کس باش .

2.        دوري از تحقير و کوچک شمردن مردم :

عن النبي (ص)  قال :« اَذَلّ النّاسِ مَن اَهانَ النّاسَ »]6[

پيامبر اسلام فرمـودند : « خوارترين مردم کسي است که به مردم اهـانت کند ، وباعـث تحقير آنان     گردد»

اشخاص پست و فرومايه از عيوب و خطاهاي اشخاص بزرگ حظ فراوان مي برند ، وقتي کسي مورد انتقاد و لگد ديگران واقع مي شود ؛ غالباً علتش اين است که لگد زننده از اين کار خود احساس بزرگي و اهميت مــي کند و اکثـر اوقات نشان اين است که طرف کار بزرگي انجام داده است قابل توجه است که بسياري از مردم از تخطئه کردن کساني که معلومات و موفقيت آنها از خودشان بيشتر است حظ و لذت و حشيانه مي برند .

ديل کارنگي مي گويد : تحقير و انتقاد ظالمانه و بي جا نوعي تعريف و تحسين خود در لباس مبدل است . در نهاد گروهي از افراد تمايل شومي وجود دارد که پيوسته آنها را به بدگويي مردم که با سرزنش و استهزاء آميخته است تحريص مي کند ، با اين که خود ، داراي عيوب فراواني هستند ، با اين وصف از تهذيب خويش چشم پوشيده و تنها به تعقيب نواقص ديگران مي پردازند.  عواملي که انسان را به اين عمل زشـت وادار مي کند يک نوع احساس حقارت و پستي طبيعت است که در اثر غرور و خود خواهي تحريک و تقويت مي شود و موجب اشتباهات فراواني مي گردد ، و او را در قضاوت ها و داوري هاي غلط و ناجوان مردانه جسور و بي باک مي سازد.
قال رسول الله (ص) :

« قالَ الله عزّوجلّ مَن استَذَلّ عَبدِي المؤمن فَقَد بارزَني با المُحارَبه ...»]7[

پيامبر اسلام (ص) فرمودند : « خداوند عزوجل مي فرمايد کسـي که که بنده مؤمـن مرا خـوار و ذليـل گرداند پس به تحقيق به محاربه با من در آمده است »

 امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايند :

« قال الله عزوجّل: ليأذن بحرب مِنّي من آذي عبـدي المؤمن ، وَلّياً من غضبي من اکـرم عبدي المؤمن... الحديث »]8[

« خداوند عـزوجل فرمود : کسي که بنده مؤمن مرا اذيت کند با من جنگيده است و کسي که بنده مؤمن مرا گرامي بدارد ، از غضب من بايد ايمن باشد »

چه زيباست روحي بزرگ داشتن ، آن چنان که ديگر نيازي به خودنمايي و سعي در تحقيـر و کوچک شمردن ديگران نشود ؛ بايد بزرگتراز اين شد وبايد فکر وروان را از مرز خود خارج ساخت .  تنها کساني که از خود رها شده و به خدا پيوسته اند در صدد تحقير وآزار ديگران بر نمي آيند چون رسول خدا (ص) نفرموده :« من آذي مو منا آذاه الله ومن احزنه احزنه الله»کسي که مؤمني رااذيت کند خدا اورا اذيت مي کند وکسي که مؤمني را اندوهگين کند خدا او را اندوهگين مي کند. بلکه فرموده است: ( من استذل عبدي المؤمن ... )

1.     ترک خشونت :  

توسل به خشونت نه تنها تأثيري در تخفيف بحران ها و مشـکلات ندارد ، بلکه غالباً بحران را نيـز تشديد مي کند ولي چون راه هاي مسالمت آميز و ترک خشـونت جنبه عقـلايي دارد و اِعمال خشونت جنبه احساسي ، از طرف ديگر آخرين مرحله رشد انساني رشد و تکامل عقلاني اوست در حالي کـه پرورش احساسات دردوران کودکي است ؛ اين راه يعني خشونت اگر چه از جنبه مطالعـات اجتمـاعي مردود است اما در آخرين مرحله که تمام راه ها بسته شد ، اين راه تجويز شده است .

 اسلام هر گونه خير و برکت را در مرحله اول از آنِ رفق و مدارا مي داند .

عن النبي (ص) : « اِنّ فِي الرّفقِ الزِّيا دَةَ وَ البَرَکَةَ وَ مَن يُحرَمِ الرّفقَ يُحرَمِ الخَيرَ »]9[

  «دررفق و مدارا فراواني و برکت است وکسي که از مدارا و نرمشي محروم باشد از خير محروم خواهد بود.»

2.      عن الباقر(ع):« قال رسول الله اِنّ الرِّفقَ لَم يُوضَع عَلي شَيئيٍ اِلا زانَهُ،وَلا نُزِعَ مِن شَيئيٍ الا شانََهُ .»]10[


« مدارا با هر چه همراه باشد آن را زينت مي دهد ، و از هر چيز جدا شود نازيبايش مي کند »

 نکته قابل توجه :

بسياري از دشمنان اسلام مي کوشند به اسلام قيـافه خشونت آميز بدهند و جنگ هاي اسلامي را بهانه قرار داده اند از اين راه سم پاشي مي کنند ، لذا ما براي روشن شدن مساله بايد روش پيامبر گرامي اسلام را در همان جنگ ها با دشمنانش که تشنه خون او بودند و سد راه او و هم چنين رفتـار آن بزرگوار را با اسراي جنگي و اقوام شکست خورده يا با مجروحان ميدان نبرد مورد مطالعه قرار دهيم که خود يکي از ارزنده ترين شواهد طرف داري اسلام از مسالمت و ترک توسل به خشونت است . لازم به ذکر است : نرمش و انعطاف و رفق تسليم دربرابر زورگويي ها وخشونت تبهکاران و دشمنان لجوج و خون آشام و استعمارگران نيست . بلکه همان طور که قرآن صريحاً در سوره فتح مسيرها را مشخص مي کند. «...اَشِدّاءُ عَلَي الکُفّارَ رُحماءُ بَينَهُم ...»]11[ بايد در برابر دشمنان روشي شديد اتخاذ کرد و در برابر دوستان با نرمش و مدارا رفتار کرده و هم چنين با دشمناني که احتمال زيان از ناحيه آنان نمي رود نيز جاي نرمش است. قرآن مي فرمايد .    

«لا يَنهاکُمُ اللهُ عَنِ الّذينَ لَم يُقاتِلُوکُم... »]12[

« خدا شما را از دوستي آنان که با شما در دين قتال و دشمني نکرده است ...»

پاسخ بدي با نيکي :

 قرآن مي فرمايد:« وَ لا تَستَوِِي الحَسَنةُ وَلا السّيِئَةُ ادفَع بِالّتِي هِـيَ أَحسَنُ فَإذَالّذِي بَينَکَ وَ بَينَـهُ عَدَاوَة کَإنّهُ وَلِيٌّ حَمِيم. وَ مَا يُلَقّاهَا إلا الّذِينَ صَبَرُوا وَ مَايُلَقّاهَا إلا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ. وَ إمّـا يَنزَغَنّکَ مِنَ الشّيطَانِ نَـزغ فَاستَعِذ بِاللهِ إنّهُ هُوَ السّمِيعُ العَلِيمُ »]13[

« خوبي و بدي يکسـان نيسـت دفع کن ] بدي را [ به آنچه بهتر اسـت پـس آن گاه بيــن تو و دشـمنت ( دوستي برقرار مي شود.) گويا که اوست دوستي مهربان و داده نشود (آن صفت) مگر به صاحب ؟ بزرگ ، و اگر شيطان ( در اثر وسوسه ) تو را از جاي بدر آورد . پس پناه بر خدا ( از شر وسوسه او ) بدرستي که او شنوا و داناست » 

در بين افراد بشر کمتر کسي است که از خطا و اشتباه و گاهي تعمد در پايمال کردن حقوق ديگران مصـون باشد ، و اگر افراد يک جامعه بخواهـند هر کدام بر اسـاس اصل انتقام عمل کنند روز به روز
بر خوردهاي اجتماعي شديد تر شده و آتش جنگ و نـزاع هرگز خاموش نخواهد شد و هرکدام پاسـخ جنايت ديگري را سخت تر و سنگين تر خواهد داد ، نزاع به صورت تسلسل در جامعه ادامه پيدا مي کند و تنـها چيـزي که مي تواند اين آتـش را خامـوش نمـوده و اين سلسـله را قطـع کند عفـو و گذشـت و چشـم پوشـي است ، و نيز ياد آور مي شـويم افرادي که با گذشت و عفو رشته تنازع را قطع مي کنند .

اضافه بر خدمت به ديگران براي خود فضيلت اخلاقي بزرگي کسب مي کنند ، و مهم تر از ايـن دو اجتماعي را از زيان هاي کشمکش آسوده مي سازند . لذا اسلام انسان ساز عفو و گذشت را يکي از مهمترين وظايف مسلمانان شمرده است. قرآن مي فرمايد:
«  ...وَليَعفُوا وََليَصفَحُوا ألا تُحِبّونَ أن يَغفِرَالله لَکُم ... »]14[

« پس بايد ببخشند و چشم بپوشند آيا دوست نداريد که خدا شما را ببخشد . »

در اين آيه اشاره به اين حقيقت شده که هر يک از شما گناهاني داريد ، همان طور که دوست داريد خداوند از گناه شما بگذرد ، شما نيز از حق خود که از ناحيه برادران خود پيدا مي کنيد بگذريد .
عفو و اغماض نشانه شخصيت و اراده قوي افراد است و يک نوع تسلط بر نفس و بزرگ منشي و عظمت روحي که مي تواند بر نيروي قوي غضب غلبه کند ، لذا به هر اندازه عفو و گـذشت  بيشتر نشان داده شود ارزش افراد و آبروي آن ها بالاتر خواهد رفت و عزيز و محترم خواهد شد .
عن ابي عبدالله (ع) قال :

قال رسول الله (ص) : «عَلَيکُم باِ لعَفوِ فَاِنّ العَفوَلا يَزيدُ العَبدَ اِلا عِزّاً ، فَتَعا فُوا يُعِزّکُمُ الله »]15[

پيامبر گرامي اسلام (ص) فرمودند: « عفو و بخشش را فراموش نکنيد ، زيرا عفو بر عزت بنده مي افزايد  پس يک ديگر را عفو کنيد تا خدا به شما عزت دهد . »

و صل الله علي محمد و آل محمد                              پايان درس بيست و سوم

پايان درسهاي اخلاق

مرداد ماه - 1384


1 ـ سوره قلم ـ آيه 4

2 ـ اصول کافي ـ جلد 3 ـ کتاب ايمان و کفر ـ باب الورع ـ حديث 14 ـ صفحه 124    

3ـ معاني الاخبار ـ جلد 1 ـ صفحه 419 ـ حديث 1

4 ـ سوره مائده ـ آيه 8

5 ـ سوره شعراء ـ آيه 215

6 ـ نهج الفصاحة ـ کلمه 250 ـ صفحه 48

7 ـ وسايل الشيه ـ جلد 8 ـ باب 147 ـ حديث 3 ـ صفحه 591

8 ـ وسايل الشيه ـ جلد 8 ـ باب 145 ـ حديث 1 ـ صفحه 587

9 ـ اصول کافي ـ جلد 3 ـ کتاب ايمان و کفر ( باب الرفق ) حديث 7 ـ صفحه 182

10ـ اصول کافي ـ جلد 3 ـ کتاب ايمان و کفر ( باب الرفق ) حديث 6 ـ صفحه 182 

11 ـ سوره فتح ـ آيه 29

12 ـ سوره ممتحنه ـ آيه 8

13 ـ سوره فصلت ـ آيه 34 تا 36

14 ـ سوره نور ـ آيه 22

15 ـ اصول کافي ـ جلد 3 ـ کتاب ايمان و کفر ـ باب العفو ـ حديث 5 ـ صفحه 167

 

]



تعداد امتیازات: (0) Article Rating
تعداد مشاهده خبر: (5384)

نظرات ارسال شده

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: