برگزاری پیش نشست"کنگره بانوان فاضله هم عصر استاد طاهایی ره_ ۱۴۰۱ " در مکتب نرجس
این کرسی نقد و بررسی با موضوع: "بررسی پدیده ال جی بی تی و هویت جنسی، ترنس ها و دگرجنسیت ها " و با حضور خانم دکتر علاسوند و جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه روز سه شنبه 18 بهمن ماه در سالن اجتماعات مکتب نرجس(س) برگزار گردید.
گفتنی است در این جلسه پدیده ال جی بی تی از زوایای مختلف علمی، پزشکی، قرآنی، فقهی، تاریخی و جامعه شناسی با حضور کارشناسان مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
کرسی نقد و بررسی پدیده ال جی بی تی
خانم دکتر علاسوند و جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه
اولین پیش نشست سیزدهمین کنگره استاد طاهائی/ 18/11/1401
خانم طهرانیان (کارشناس مطالعات زن و خانواده):
با سلام و درود و تبریک اعیاد و ایام الله و گرامیداشت مقدم میهمانان عزیز، این حقیر به عنوان نمایندهای از موسسه علمی تحقیقی مکتب نرجس س خدمت شما عرض ارادت دارم. در مدرسه علمیه نرجس(س) بهتر از مدیرمان کسی را نداریم که در تحلیل بیانات حضرت آقا هم مشرف باشند و هم به روز و دقیق، سرکار خانم شایسته خو ویژگیشان این است که به شدت به تحلیل و تجزیه صحبتهای حضرت آقا و پیادهسازی مباحث ایشان معطوف میکنند متذکر میشوند و حتی دستور کار اجرایی میدهند. از بیانات ایشان استفاده میکنیم.
خانم شایسته خو( مدیریت مکتب نرجس):
خداوند متعال در آیه ۱۷ و ۱۸ سوره زمر میفرماید: " وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرى فَبَشِّرْ عِبادِ ، الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ." آیه با عبارت سیاسی شروع میشود؛ کسانی که از طاغوت بری هستند و از پرستیدن و اطاعت طاغوت بری هستند و اجتناب میکنند. بحث من تفسیری نیست ولی خود این اجتناب خیلی معنا دارد، اجتناب زمانی است که انسان در معرض قرار میگیرد و با عقل درایت فکر تدبیر و بصیرت از آن دوری میکنی. کسانی که از طاغوت دوری میکنند از اینکه آن را بپرستند و عبدش شوند و به سوی پروردگار بازگشت میکنند بشارت داده میشود. این مدل جلسات بشارت الهی است. اینکه به ذهن حقیر یا هرکس دیگری برسد که چنین جلسهای تشکیل دهد شکی در آن نیست که از ناحیهی پروردگار است و مسیر را درست طی کنیم و درست به هدف بزنیم. آن اراده ما هست ولی اگر اراده در طول اراده الهی باشد خداوند برکت خواهد داد؛ "فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه" کسانی که قول را میشنوند.
مستحضرید این آیه اینجوری نیست که غیر تخصصی ورود پیدا کنیم. بشارت به بندگانی است که متخصصانه و کارشناسانه به هر موضوعی ورود پیدا میکنند و گوش میکنند، پیرامون آن بحث میکنند و بعد میفرماید: "اولئک الذین هداهم الله؛ اینها همانهایی هستند که خداوند هدایتشان میکند" و در ذهن یک مهر پایانی هم خداوند به این حرکت زیبا و این گفتمان و گفتگو سازی میزند و میفرماید: " اولئک هم اولوا الالباب؛ اینها کسانی هستند که صاحبان خردند" که تفسیر این آیه به نظرم خودش پایان نامه مفصلی است.
با توجه به مطلبی که مقام معظم رهبری در ۱۴ دی ماه در دیدار بانوان داشتند و اشاره به فاجعه آمیز بودن نگاه غرب به مسئله زن، خطاب به بانوان عالم و دانشمند فرمودند:" یکی از کارهای مهم شما همین است که فاجعه آمیزی نگاه فرهنگ غربی به مسأله جنسیت و مسأله زن را افشا کنید." من اگر بخواهم مسأله ای را افشاء کنم اول باید خودم از تمام ابعاد به آن بپردازم. خودم باید آگاهی کامل مستند کسب کنم و الا اگر خدای ناکرده "یومنون ببعض و یکفرون ببعض[1]" باشیم، یک قسمتش را ببینیم، نگاه کاریکاتوری به مسأله داشته باشیم، مسلما نمیتوانیم افشاگری به جا و درست داشته باشیم.
واضح است که برای حمایت از زن باید درک درستی از هویت نقشهای متعدد و چالشهایی که تجربه میکند داشت. از بین نقشهایی که زن دارد مادری کردن از اهمیت ویژهای برخوردار است و نقش مادر در باورهای دینی اعتقادی بسیار نقش مهمی است اما در همین نقطه میتوان پرسش مهمی مطرح کرد. سکون اسناد بین المللی در قبال نقش مادری به چه دلیل است؟ خانواده در کجای این اسناد قرار دارد؟ درحالیکه تشکیل خانواده و ایفای نقش در آن در فطرت خلقت قرار دارد و نمیتوان به هیچ وجه انکارش کرد یا نادیدهاش گرفت. اسناد بین المللی با اصل قرار دادن مرد به دنبال آن هستند که حقوق زن را همه آن چیزی تعریف کنند که مرد طور غریزی یا بر اساس ساخت جوامع دارد. این گزاره هرگز به معنای نادیده گرفتن ظلم تاریخی به جنس زن نیست بلکه به دنبال بیان این موضوع است که اگر زن در جوامع تحت ستم قرار گرفته است آیا مسیر اسناد بین المللی میتواند زن را به آن شأن و حقوق اصلیاش بازگرداند!! اگر زن در دوره جاهلیت در غرب و شرق تحت ستم بوده است، امروز نیز با اسناد بینالمللی مواجه هست که همچنان تمایلات جنسیتی او را نادیده انگاشته است اما به طور گسترده در خصوص نحوه زیست جنسی او اظهار نظر میکند و خطاهایی بسیار بیشتر از این که متاسفانه امروز دیگر میخواهند اصلاً کلاً جنسیت را منتفی بکنند و به اختیار افراد بسپارد و این شاید از جمله خطراتی باشد که خیلی نرم در حال نفوذ در فرهنگ ماست. این جلسه انشالله بتواند رهگشا باشد از نگاه فقهی از نگاه پزشکی از نگاه قرآن از نگاه فلسفی بتواند راهگشا باشد که ما بتوانیم به طور دقیق و صحیح افشاگری که توطئه غرب دارد چه میکند با جنس زن را داشته باشیم که برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
خانم طهرانیان (کارشناس مطالعات زن و خانواده):
بحث هویت جنسی و بحرانی که در دهههای اخیر ما مسئله دنیا شده و در حقیقت شاید ده پانزده سال اخیر در کشور ما به این مسئله تبدیل شده موضوعی نیست که بشود به آسانی از کنارش رد شد و در حقیقت با یک تساهل و تسامح بگوییم که پدیده زودگذری است که مسأله دنیا شده در ایران هم به خاطر فضای رسانه بروز و ظهور پیدا کرده و خیلی جز در حقیقت اولویتهای پردازش و هزینه کردن نیست. به چند دلیل دلائلی را در این زمینه نه شخص بنده بلکه کسانی که در کشور حوزه سیاست گذاری کشوری در مسائل زن و خانواده دارند که من اخیرا در خدمت یکی از این حضرات بودم صحبتی با ایشان شد. دکتر غلامی یکی از کسانی هستند که در پردازش مباحث زنان و سیاستگذاری نقشهایی در کشور دارند. ایشان میگفتند مراقب باشید که در سه سال گذشته بحث همجنسگرایی جزو مسأله اول کشور خواهد شد و یک انقلاب جنسی چه بخواهیم چه نخواهیم در شرف وقوع است و ناگهان چقدر زود دیر میشود.
موسسه علمی تحقیقی مکتب نرجس س در سال ۱۳۹۰ در تحصیلات تکمیلی یک نشست تخصصی گذاشت با بحث تغییر جنسیت؛ آثار و پیامدها و دیدگاههای فقهی در این زمینه بررسی شد. چرا سال ۱۳۹۰ آن جلسه را ضرورت دیدیم؟ چون دختران مکتب نرجس س به عنوان مشاوره مراجعه میکردند و یکی از این دختران به شخص خود بنده گفت من الان که وارد مکتب نرجس س شدم مانتو و روسری پوشیدم ولی من صبح در خیابان راهنمایی مشهد تیپ پسرانه میزنم و میگردم و هیچ کس متوجه نمیشود که من دختر هستم. الان هم مقداری عذاب وجدان دارم وگرنه نمیآمدم. عمل جراحی در پیش دارم ولی آمدم نظر شما حوزویها را هم بپرسم. در آن سال چون دیدیم با چندین کیس این مدل مواجه هستیم ضرورت تشکیل چنین جلسهای را دیدیم و الحمدلله بسیار مفید فایده بود ولی الان در سالهای اخیر و بویژه در جریانات اخیر ما با دخترانی در پدیدههای خیابانی مواجه شدیم که بسیار زمختند. دختری که شراکت میکند با پسران هم تیپ خودش؛ در آتش زدن آمبولانسی که در آن بیمار است، در آتش زدن ماشینی که در آن کودک است. الان نمیخواهیم از مقوله زن آزادی و با فضای حاکم بر جامعه به موضوع نگاه کنیم. ما روی زیر ساخت های هویتی جامعه در این جلسه بیشتر مانور میدهیم که این بحث هویت چه در دختران و چه در پسران ما کجای مسأله قرار گرفته است؟
اخیرا گروه علوم عقلی ما جلسهای داشتیم. یکی از عزیزان روی صد نفر از دانشآموزان مشهدی تحقیق میدانی انجام داده بود و سوالی را مطرح کرده بود که شما در پدیده حجاب چه چیزی دوست دارید؟ مطلوب شما چیست؟ قریب به اتفاق بچهها گفتند نمیدانیم چه میخواهیم، دانش آموزان متوسطه میگفتند ما نمیدانیم چه میخواهیم، سوای از اینکه هنوز هویت بچهها در این سن شکل نگرفته البته این در مدرسه دخترانه صورت گرفته حتما در مدارس پسرانه هم با حس و حال خودش جا دارد که این مسئله کار بشود.
ولی سوال مهم ما این است که واقعاً واقعاً این تفاوتهای زیستی آیا تاثیری در خودپنداری بچههای ما دارد و واقعا پنداری که آن جوان از خودش دارد با فیزیکش و زیستش میخواند و اگر نخواند و حالا دنبال این است که تغییرات در خودش ایجاد کند از پسری به سمت دختری از دختری به سمت پسری یا نه من شاید این هفته دلم میخواهد پسر باشم، هفته دیگر میخواهم دختر باشم، چه اشکالی دارد من این تنوع را دوست دارم. در خدمت خانم دکتر علاسوند و اساتید برجسته که سعی کردیم از طیفهای مختلف کارشناسانی را در این قضیه دعوت کنیم، البته کارشناسان جامعهشناس، کارشناسان روانشناس اساتیدی که متبحر باشند در مباحث فقهی علوم قرآنی و بحثهای جامعه شناسی بحث حقوق بین الملل و حقوق داخلی، بحث سند ۲۰۳۰ زمانی مطرح شد اینقدر پر تکرار شد که گفتیم سند۲۰۳۰ نقد است فلان است کنار بگذاریم. الان آن بحث هویتی که در سند ۲۰۳۰ مطرح شد عملا دارد رد پایش در جای جای جامعه ما به شکلهای مختلف خودش را بروز میدهد.
-در ادامه کلیپی با موضوع ال جی بی تی برای آشنایی با موضوع پخش شد.
دکتر علاسوند (کارشناس زن و خانواده): عدالت جنسیتی و ال جی بی تی قصه از مفهوم سیال"gender ؛ جندر" شروع میشود. در هیچ زبانی جندر ترجمه نشده یعنی سفرهایی که به کشورهای مختلف داشتم میبینم آنها وقتی میخواهند در آلمان، فرانسه حتی در عربی راجع به جندر صحبت کنند میگویند جندر، چون خیلی خوب فهمیدند که جندر یک واژه ای نیست که در حد یک لغت بتوانیم برش گردانیم مثل کاری که در ایران انجام دادیم که اشتباه بود به نظر من که ترجمهاش کردیم به جنسیت و بعد درباره جنسیت هم تحلیلهای غلط درهم و آشفتهای داریم که یک گوشهاش را عرض میکنم.
جندر یک ایدئولوژی است. این کلمه را کاردینال انتولونی رئیس شورای پاپی خانواده در یک سفری که من به واتیکان داشتم در سال ۱۳۸۶ به کار برد که هنوز هیچ خبری به این صورت در رابطه با موضع ال جی بی تی اصلا وجود نداشت. ایشان گفت چیزی که بنیاد خانواده را در سطح اروپا از بین برده، ایدئولوژی جندر کلمه یا مفهوم جندر و لذا ترجمه جندر به یک معنایی و بعد بازی با آن معنا نادیده گرفتن هفتاد سال سابقه و تبار معنایی و اتفاقات فرهنگی و تربیتی پیرامون این واژه است. برای اینکه این واژه را در زمان خودم ترجمه کنم، شاید فمنیسم خوانده باشید اگر نخواندید من نمیتوانم توضیح دهم، مقصر هم من نیستم. چون این بحث محتاج شناخت تحولات معنایی متعدد در حوزه زنان است که جریان فمنیسم مبدع و مبتکرش است من از یک صد سالیش صرف نظر میکنم. میآیم در دهه شصت هفتاد میلادی که برای اولا کم کردن فهرست تفاوتهای بین مردان و زنان و ثانیا بی اهمیت کردن همان تفاوتها در واقع نیاز داشتم به یک واژهای که اشاره کند به این منظور، واژه ای که تا آن زمان مرادف مفهوم سکس کوالیتیز به کار میرفت استخدام کردند. مصطلح جدیدی ساختند تا قبل از آن وقتی میگفتند سکس کوالیتیز، جندر کوالیتیز یک معنا دارد تفاوتهای مردان و زنان مختصات جنس اما در دهه شصت و هفتاد میلادی این جریان که یک جریان ضد ذات گرایی بود آن موقع وقتی میخواستند به یکی فحش بدهند میگفتند اسنشالیست، یعنی ذات گرا این فمنیست ها خیلی مخالف ذات گرایی یعنی مخالف یک جریان علمی که بگوید ذات زن این است، ذات مرد این است، زن این است، مرد این است. یک فهرست بلند بالایی از تفاوتهای مردان و زنان ارائه کند بگوید مردانگی یعنی این زنانگی یعنی این، به شدت مخالف این مسأله بودند و معتقد بودند که تفاوتهای زیادی بین زنان و مردان وجود ندارد. مردان که اصولاً قطعیت بیولوژیک ندارند فقط زنان قطعیت بیولوژیک دارند. قطعیت بیولوژیک زنانه این است که زنان یک رحم دارند و دو تخمدان و تمام. هیچ خصیصه ذهنی روانشناختی منتالی بین زنان و مردان وجود ندارد و روانشناسی دروغ میگوید و زیست شناسی که میگوید پایه بسیاری از تفاوتهای ذهنی روحی رفتاری در بدن و در عملکرد هورمونی است دروغ میگوید. هورمونهای زنانه نهایتا مثل آدرنالینند. شما در یک شرایط محیطی قرار میگیرید مثلا این هورمون در خونت ترشح میشود. زنان به صورت تاریخی در خانه ها محبوس شدند، این هورمونها را بدنشان میسازد و این قصه های عجیب و غریب که در پرانتز عرض کنم.
بعدا پروژه فمنیستی به دو دانشگاه بزرگ جهان هاروارد و استنفورد مأموریت داد که زنان فمنیست متخصص در آن دهه که دیگر امکان اسکن مغز هم فراهم شده بود اشعههایی که تاسیس شده و اختراع شده بودند. و میتوانستند مغز را اسکن کنند و فعل و انفعالات شیمیایی و فیزیکی مغز را بفهمند در آن موقع دوباره تحقیقات را از سر گرفتند و با این پیش فرض که دست دانش در دست مردان بوده این را جدا کنید زنان متخصص بیایند و دوباره تحقیقات کنند و نتایج شگفت انگیز بود و فمنیستها جا خوردند. نتیجه آن تحقیقات علی رغم توقع فمنیستی شد یک کتاب که منتشر شد به نام "مغزی که کاملا جنسی عمل میکند" و تفاوتهایی که تا حالا فکر میکردیم بیولوژی است منشأش فیزیولوژی و اندامهای به ظاهر مشترکند و خیلی حرفها. الان من کار ندارم. دوباره از دهه هشتاد برمیگردم. دهه شصت و هفتاد میلادی جریان فمنیستی واژه جندر را استخدام میکند. مصطلح جدیدی برایش میسازد. میگوید زین پس هرکس خواست اشاره کند به این تفاوت هایی که به اصطلاح خودشان بر ساختند، یعنی منشأ بیولوژیک ندارند بر ساخت هستند یعنی خانواده، تربیت، رسانه، فرهنگ، مذهب، اینها بهش دامن زدند فلسفه هرچی. آنهایی که میگویند زن یعنی این، مرد یعنی این، زن خوب یعنی این، مرد خوب یعنی این، اینها همه جریانهای برساز ساخت کنندهاند که تعریف میکنند زنانگی چه باشد و بر اساس آن خود پنداره های ما شکل میگیرد. حتی نماد زبان میگوید بچهها پرتاب میشوند در نهاد زبان و زبان نظام تشویق تنبیه و خیلی حرفهای دیگر.
اینجا خیلی نظریه هست. اینها همه نظریههای مجزایند. من الان چون وقت ندارم دارم در هم میگویم. باعث شده چیزی به نام زنانگی و مردانگی بر ساخت بشود. من از این به بعد اگر بخواهم به جنس برساختی اشاره کنم میگویم جندر، هر وقت از دهان من درآمد گفتم سکس یعنی زن بیولوژیک، سکس چیست؟ زن بیولوژیک چیست؟ موجودی که باردار میشود و میزاید و لاغیر. یعنی آن چیزی که جبر بدنی برایش ایجاد میکند رحم دارد دو تا تخمدان دارد. اگر رابطهای برقرار شود این زن است که باردار میشود بچهاش را به دنیا میآورد همین که بچه از مادر جدا شد دیگر هیچ نقش زنانه ای نداریم و مادری نقش زنانه نیست.
در کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان مصوب سال۱۳۷۹ در بند ۵ تصریح دارد که مادری نقش اجتماعی است. یک عدهای که بحثها را نمیدانند میگویند عجب حرف خوبی زده، خواسته نقش مادری را بالا ببرد؛ نخیر، نخواسته این کار را بکند. این یک جمله فمنیستی است. مادری نقش اجتماعی است یعنی نقش زیادی نیست و این را تصریح میکنند که لازم نیست مادر بیولوژیک یعنی مادری که زاییده است همان مادر اجتماعی باشد، مادر اجتماعی میتواند پدر بچه باشد. مادر اجتماعی میتواند یک مربی حرفهای باشد. مادر اجتماعی میتواند یک ربات باشد اگر روزی امکان پذیر شد. پس بنابراین جنس زن فقط شد همان. اینجا این اتفاق افتاده که ما یک جنس طبیعی داریم که آن جنس طبیعی همین است و یک جنس برساختی و جنس فرهنگی داریم که آن جنس فرهنگی خیلی متورم است خیلی بزرگ ولی باید تغییرش دهیم به کمک همین رسانه و خانواده و مذهب و فلان و فلان اینها باید بیایند به کمک تغییر.
چه اتفاقی افتاد؟ اتفاقی که افتاد که به آن میگویند انقلاب جنسی که ناشی از همین مسئله است. تغییرات جدی ایجاد کرد. مثل اینکه نقشهای جنسیتی جابه جا شد. خیلی اتفاقها افتاد. کتابی دارد رابرت اچ فکر میکنم به نام "مرگ قرن" گزارش میدهد از نسل دهه شصت و هفتاد میلادی به نام نسل ایکس شنیدید میگویند "جنریشن زی" ، نسل زد. آن موقع نسل ایکس بود میگفتند "جنریشن ایکس" یعنی نسل مجهول، نسلی که آرام آرام دارد مرزهای جنسیت درباره اش ابهام میشود. نسلی که در خانواده ای تربیت شده که آن خانواده ابهام جنسیتی دارد. معلوم نیست مرد نقشش چیست؟ زن نقشش چیست؟ نسلی است که مادر به عنوان انتقال دهنده فرهنگ و ارزشها و سنتها و مذهب دیگر اصلا آن جایگاه را ندارد آرام آرام دارد از دستش میدهد. این نسل را بهش میگفتند نسل ایکس، که این نسل ایکس به خاطر همین مسئله یک نسل شورشی است دهه شصت و هفتاد در آمریکا دهه جریانهای شورشی است. دانشگاه پر از اضطرابند. اینجا خیلی حرف است. اینها را هم نمیگویم. میرسیم به دهه سالهای 2000 میلادی یعنی همین ۲۰-۳۰ سال گذشته بر اساس ابهام در مرزهای جنسیت در همین مقداری که هست در دهه شصت یعنی از دهه شصت تا دهه نود سه مدل الگوی آموزشی در آموزش و پرورش آمریکا اروپا معیار قرار گرفت یعنی اینجوری نیست که مثل ما یک حرفی بزنند پرتش کنند برود بر اساسش. فوری سیستم میسازند؛ مدل آموزشهای آندروژنی، مدل آموزشهای اندروسنتریک، مدل آموزشهای ژنوسنتریک، اینجا مطرح میشود آندروژنی یعنی دختر را به اندازه کافی پسرانه، پسر را به اندازه کافی دخترانه تربیت کنید. مدلهای اندروسنتریک یعنی مردانه محور، گفت اشتباه کردید همه را باید مردانه تربیت کنید. مدلهای ژنوسنتریک کلا اشتباه کردید همه را زنانه تربیت کنید. اینها هرکدام الگوهای تربیتی است در حوزه اخلاق فمنیستی. اینها مکتبند.
جهت اطلاع شما که ما ساده اندیشان فکر میکنیم یک سری دوستان رفقای مذهبی متدین طلبهها را در قالب دو تا طرح وارد مدارس کردیم الان خیالمان راحت است. فقط در کتاب "پسران قربانیان فمنیست" نویسنده گزارش میدهد یک NGO در حاشیه آموزش و پرورش آمریکا در دهه هفتاد میلادی فقط سالانه به ۲۵۰ کنگره در حوزه جنسیت،۳۰۰ مقاله میداد تا این را جا بیندازد که فمنیست این نیست که ما فکر میکنیم. بگذریم این اتفاقات افتاد.
تا اینجا جنس طبیعی را کوچک و محدود کردند که روانشناسی، زیست شناسی به شما دروغ گفته، اینقدر زنانگی- مردانگی را بزرگ نکنید. کوچکش کنید. این وسط خیلی اتفاقات دردناک افتاد که ما کارش نداریم اما به قول کریستین دلفی میگوید ظرف مونث- مذکری هست. قبلاً میگفتند مَن(man) و وُمن(woman) این دهه ها تبدیل شد به مِن فیمِن، چون میگفتند من و ومن برای مرغ و خروس که به کار نمیبردند "مَن و وُمَن" را برای انسان به کار میبردند و این از نظر فمنیستها ایهام دارد از نظر ما شفافیت دارد که گونه انسانی و جنس انسانی متفاوت است اینها گفتند اصلا گونه انسانی دارای ممیزه و خصیصه و ویژگی نیست. شما به جای مرد زن بگو مونث مذکر، از آن موقع تحت فشار فمنیستی واژه فیمیل به کار بردند. کسی میخواهد برود خارج از کشور میخواهد جنسیتش را معلوم کند یا M میگذارد یاF مرد یا زن است ولی هنوز مرد و زن را قبول دارد.
از ۲۰۰۰ میلادی به این طرف اتفاقی که افتاده در تمام جهان این است که پدیده ال جی بی تی مال این دو دهه است. یعنی ال جی بی تی ها که تا 8-7 سال پیش کیو نداشت، ال جی بی تی بود. این پدیده جدید هزاره سوم است نه اینکه زمینه هایش را از قبل ایجاد نکردند، نه اینکه همجنس گرایی در تاریخ وجود نداشته، سدوم ها یا سدم ها یا قوم لوطیها همیشه در دنیا وجود داشتند اما اینکه ال جی بی تی بشود یک امر فرهنگی و یک امر سیاستگذارانه که بشود از نان شب واجب تر پدیده دو دههای است از سال ۲۰۰۰ به این طرف. من اینها را پیگیری کردم. حتی یک سند آب و هوایی، هیچ اجلاسی حتی یک اجلاس مربوط به حوزه کشتیرانی برگزار نمیشود در دنیا نوشته نمیشود الا اینکه اشاره به حقوق جنسیتی دارد یعنی همین ال جی بی تی ها، یعنی وقتی که توی یک سندی نیست مثل اینکه در سند همین ۲۰۳۰ این کلمه نیامده بقول خانم شارون استایتر میگوید جنگیدیم تا این کلمه نیاید. دقت کردید به این کلمه ال جی بی تی تصریح نشود. لزبینها، گیها، ترنسها بایسیچرالها، کوئرها که کوئرها از همه اوضاعشان بدتر بود که میگویند اصلا دغدغه ات برای چه جنس است، اندیشیدن درباره جنس معنا ندارد. همجنسگرایی که در جنسهای مختلف است قصه دارد. قبلا اینها را تفکیک نمیکردند الان تفکیک میکنند چون معتقدند همجنس گرایی زنانه فرق میکند، کما اینکه خواهری زنان با برادری مردان متفاوت است. اینها گزاره های فمنیستی هستند.
از سال دو هزار به بعد مسأله ال جی بی تی ها مهمترین مسئله است. از یک سال پیش ال جی بی تی پلاس به آن اضافه شد. سند سازی های بظاهر علمی دارد میشود. اینکه ژنوم انسان سی نمونه گرایش جنسی دارد. جریان ال جی بی تی ها میگوید بحث هویت و خود نداری در روانشناسی داشتیم بعد ابعاد جامعه شناسی بهش دادند بعد فمنیست ها دخالت کردند. ال جی بی تی ها میگوید هرکس خواست بگوید من کی هستم بر اساس گرایش جنسی است بگو من چی هستم. پلاس، اولین خبر درباره پدوفیلها بچه بازها آمد یعنی کسانی که گرایش به بچه دارند. آلمان یک مهد کودک را داد دست پدوفیلها یعنی گوشت را دست گربه داد که آنها بفهمند این بچه از بچگی گرایش به بچه بازی دارد. در آلمان اولین راهپیمایی حیوان بازها قبل از شهریور شروع شد. در دهه هفتاد کلوپ همجنسگرایان را در نیویورک آتش زدند و راهپیمایی قوم لوطیها در آمریکا در همین روز به پاسداشت کشتههای آن کلوپ برگذار میشود. قبلا شعار همجنسگرایان این بود که عشق کافیست، مهم نیست که به چه کسی عشق داری. شعار امسالشان این است یک عشق.
ما در فقه اسلامی خنثی داریم. اسلام معتقد است کسی در برزخ جنسیت نباید بماند. یعنی جنس زنی که واقعا در بدن مرد محبوس است یا جنس مردی که واقعا در بدن زن محبوس است در روایات ۱۴۰۰ سال پیش کسانی که لمعه خواندند در بحث صلاه، ارث میگوید مرد میتواند به اینها اقتدا کند؟ خنثی امام جماعت شد؟ ارث دختر بهش بدهی یا پسر؟ یا میگوید از نوع ادرار کردن عذرخواهی میکنم اینها را ملحق کن به مرد یا زن و الان فقه ما اجازه جراحی به اینها داده است.
آگاه سازی خانوادهها که امکان دارد جایی کسی بچهای داشته باشد از این جنس ضروری است. اما مسئله ای که الان در دنیا با نام ال جی بی تی است. کاملا با این قصه فرق دارد وقتی در اخبار اعلام میکند ۲۰ درصد ال جی بی تی ها در جهان در این دهه اخیر آمارشان رفته بالا مگر میشود ژنوم چند هزار ساله یا چند ملیون ساله از نظر علم یکدفعه اینقدر تغییر کند. معلوم است که این یک امر فرهنگی و رسانهای است.
خانم طهرانیان: پیشینه شناسی و وضعیت موجود خیلی خوب است ولی واقعا راهکارها و اینکه ما نمیخواهیم آن انقلاب جنسی در کشور ما در جوامع شیعی در دنیا رخ بدهد. ولی ما جهانی فکر میکنیم منطقه ای و محلی عمل میکنیم حقیقتا من اینجا این عبارت قرآنی که میفرماید:" اعوذ بالله من الشیطان الرجیم یا ایها الذین آمَنوا آمِنوا[2]" ما در یافته هایمان باید تجدید نظر کنیم و آمنوا ها را به امِنواها با مدلهای جدید و قابل دسترس جوان تبدیل کنیم. خانواده ما الان دچار بحران تربیت جنسی است. واقعاً پک تغذیه خانواده اینجا چیست؟ دستور العمل رسانه چیست؟ یکی از پایگاهها که باید تولید محتوا کند که حوزه علمیه هستند آیا حوزه علمیه در پاسخ به این مسئله که خانم دکتر علاسوند فرمودند کجای این مختصات هستند. شاید بتوانیم در این جلسه به نحو اجمالی بررسی کنیم. در ابتدای خلقت انسان که خدا فرمود عدو مبین داریم. این شیطان عدو مبین را بفهمید. من را بپرستید. خدا سر نخها را از همان ابتدا به ما داد. اگر اجازه دهید به احترام قرآن چون خواستگاه شریعت ما وفقه و حقوق ما در بستر قرآن شکل میگیرد این مسأله را از بعد قرآنی بررسی کنیم.
خانم پورحسینی(کارشناس علوم قرآنی):
خداوند متعال وقتی بحث خلقت را مطرح کردند در سوره نساء آیه ۱ میفرماید:" ما کل جهان را بر مبنای زن و مرد قرار دادیم" و بعد از آن هم بحث تکثیر نسلها مطرح میکند. من چون دنبال راهبرد قرآنی مسأله بودم و اینکه الان چه کار باید بکنیم. تبارشناسی بحث با نگاه قرآنی ببینیم چگونه خواهد بود. عنوان قرآنی بحث را گذاشتم سقوط معتفکات، علتش این است که در چهارده سوره قرآن این مسأله را داریم. خداوند از کلمه معتفکه استفاده میکند از ماده عفک و با سقوط اینها شروع میکند. از این جهت که اینها پایدار نمیمانند. شهید صدر هم چنین نگاهی دارد. چهارده سوره این بحث را به شکلهای مختلف بیان میکند و بحث همجنسگرایان در قرآن در قوم لوط چون که صد آمد نود هم پیش ماست. تمام دگر باشیها را پوشش میدهد حتی در روایات ذیل آیات ارتباط با حیوانات را هم مطرح میکند تفاسیر اهل سنت این روایات را دارند. رابطه انسانیش خیلی زشت تر پلیدتر و کثیفتر است تا ارتباط با حیوان و کیسهای مختلف به خاطر این است که بحث نفس انسانی آسیب میبیند. اولین بار در سوره نجم خدای متعال این حرف را میزند. ترتیب و جدول بندی آیات بر اساس التمهید جلد یک نظر مرحوم معرفت چیدم که خداوند در سوره نجم آیه ۵۳ این را خیلی مختصر اشاره میکند که اینها شهری دارند و خداوند اجمالا خبر میدهد که اینها سقوط کردند. پایان در سوره برائت است. معتفکات یعنی شهرها یعنی کاملا مسأله دارد رشد میکند و خداوند خبر میدهد از رشد این مسأله که این در طول زمان رشد خواهد کرد. از صور مکی شروع میشود غیر از دو سوره برائت و تحریم در بقیه صور طرح مسأله قبل از هجرت پیامبر ص صورت گرفته در سوره های بعد خداوند به بدنامی آنها اشاره میکند. این بدنامی یکی از چالشهایی است که در قوم لوط ع داریم. وقتی پیامبر بحث تبلیغش را شروع کرد آنها بلافاصله جلوی او میایستند و میگویند که ما داریم از آبا و اجدادمان پیروی میکنیم. اما این گروهها و رویارویی دارند با جناب لوط ع اینها به هیچ عنوان برای خودشان آبرویی قائل نیستند و فقط به این فکرند که به اهدافشان برسند.
نیازهای پژوهشی ما در این زمینه اولا اینکه جناب لوط ع بسیار مورد مظلومیت قرار گرفته ما توانمندیهای این بزرگوار را ندیدیم. بسیار توانمند بوده و قشنگ هم ورود کرده است. در قرآن هر جا از این قوم صحبت شده "فانجینا" آمده این فاء تفریع یا نتیجه است. یعنی نتیجه حرکت زیبای لوط7 این بود که خداوند این قوم را نجات داد.
بنابراین ما باید پای کار باشیم و توانمندیهای حضرت لوط ع را ببینیم. روشهای مبارزه ایشان بسیار زیباست. من در چهارده سوره نمیخواهم بگویم همه را دیدم و الان میخواهم برای شما بگویم من دارم سطحی حرکت میکنم عمقی نیامدم. عکس العملهایی که اینها دارند که از دل این عکسالعملها بیزاریهایی جدیدشان درمیآید. یعنی میتوانیم با واکاوی قرآن کریم سیاستگذاری اینها را در آینده ۲۰۵۰ تا هر زمان که فکر کنید دربیاوریم و ببینیم. منتها همان حرف حضرت علی ع که میفرماید که این قرآن صحبت نمیکند، باید به نطقش درآوریم "فستنطقوه[3]" عکس العملهای اینها را باید ببینیم. بعد تجلی اسم منجی. این خیلی مهم است. خداوند در این چهارده سوره حداقل ده تایش میگوید:" فانجیناهم؛ من نجات دادم." خدا همینجوری قومی را نجات میدهد؟ نخیر؛ تا پای کار نیاییم نجاتمان نمیدهد. تا اعلام نکنیم تجلی اسم منجی در سوری که دیدید کاملا ملموس است.
چه جوری خداوند جناب موسی ع و همراهانش را نجات داد. دریا شکافت. وقتی موسی ع آمد پای کار، جوانان آمدند ایمان آوردند خدا نجات داد. همین سنت را خداوند در جاهای دیگر هم دارد. عذاب از حیث زمان و تحلیلش از حیث کیفیت بسیار در این سورهها مورد دقت قرار گرفته، زمان عذاب چگونه بوده، کیفیتش چگونه بوده، بحثی که حضرت آقا در بحثهای تفسیریشان دارند این است که همیشه فکر میکنیم کلمه عذاب یعنی جهنم یعنی قیامت، عذاب در قرآن اعم از دنیوی و اخروی است. عذاب از ماده "عذب" است. عذب به معنای آرامش، عذاب به معنای سلب آرامش و آسایش.
معرفی بیت لوط ع ما فقط میدانیم جناب لوط ع خانمی داشته، خانمش بد بوده، عجب پیغمبری نتوانست خانمش را موعظه کند. قرآن میگوید یک اهل بیت مسلمان داشته در آنجا، و نجات این بیت که چطور نجات پیدا کردند و جریان مبارزه که ایشان دارد اتحادشان را به هم میزند.
یکی از کارهایی که باید انجام دهیم با هم شدنهای اینها را در کل دنیا باید به هم بریزیم و قرآن هم این را میگوید. در سوره نجم با مفرد شروع کرد یعنی یک شهر را گفت اما در سوره توبه یا برائت که جز آخرین سور مدنی ما هست کلمه جمع شده که یعنی اینها رشد میکنند بزرگ میشوند و ما باید این بزرگ شدنها را حواسمان باشد.
و در این قضیه دیگر از کارهایی که باید انجام دهیم حضرت لوط ع استمرار دارد هشدارهایش، این وظیفه روی میز الان ماست. واقعا " فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ [4]"، نزل از ماده "انزال" جمع است، یعنی هشدارها باید پیگیری شود و جالب است هرچه واژگان که در قرآن داریم مثل مسرفین و مفسدین و مجرمین، فاسقین و ظالمین و همه اینها در مورد این قوم به کار رفته است و مخصوصا روی مجرم بودن اینها خیلی خداوند پا فشاری دارد. چند جا مجرم بودن به رخ کشیده میشود. جرم شناسی اینها باید به دنیا معرفی شود. حرف من این است که بایستیم روی کسی که قرار است این مبارزه را انجام دهد. خود حضرت لوط ع مومن بودنش "فامنوا" روی ایمان ایشان یک مانور قشنگی دارد خداوند، این ایمان چیست که خداوند رویش ایستاده و بعد مهاجر بودن ایشان یعنی به محدوده جغرافیایی خودمان نباید بسنده کنیم.
پس اگر لازم بود برای از بین بردن این قضیه مهاجرت میکنیم. هجرت مهم است. " فَتُهَاجِرُوا [5]" تصریح آیات قرآن کریم است و بعد با اکتساب ماهیتی، بحث شجاعت ایشان، خداوند چند جا میگوید: "ایشان از مرسلین است.[6]" توی این مرسلین خیلی نکات داریم " وَ لُوطاً آتَيْنَاهُ حُكْماً وَ عِلْماً[7] " خداوند به این پیغمبر علم و حکمت داده است. اینها بحثهای موهبتیش هست و و پاک زیستی ایشان، این پاک زیستی از آن کدهایی است که معلوم میشود پاک زیستی جهانی روی اعصاب این آدمها راه میرود.
راهبردهای قرآنی من این است که اولا ادبیات قرآنی را رعایت کنیم. همزدن سیاستگذاریهایشان خیلی مهم است چون اینها در برابر امر به معروف و ورود پیدا کردنهای زیبای مقتدرانه شجاعانه حضرت لوط ع که با علم و حکمت و درایت همراه بود همش میگفتند از شهر بیرونت میکنیم. دنبال این هستند که سیاستگذاری کنند. شهر درست کنند. مسئله بعدی پای کار آمدن نخبگانی جامعه است. "رجل رشید[8]" در این داستان حرف مهمی میزند اگر پیشینه تفسیری نگاه کنید ذیل آیه ۸۰ سوره هود، رجل رشید؛ جریان سازی است. یک جریان سازی باید بشود مقابل آنها که کلمه رشید و رشد و عقل همه اینها را اگر کنار هم بگذارید میبینید کسانی باید پای کار بیایند که واقعا از بلوغ فکری و عقلی زیبایی برخوردار باشند و بتوانند این مسیر را هدایت کنند. بحث شریانهای اقتصادی است. در بحث حضرت نوح7 ملأ پای کار میآیند. فرعون هم ملأ میآید ولی در اینها ملأ نداریم، ملأ آن اشراف و سردمداران پولدار هستند یا مشکلات اقتصادی فراوان دارند که از یک گوشه کار درمیآید و یک چیز دیگر مسلما همه این جریانات تا پشتوانه اقتصادی نباشد جلو نمیرود. بررسی پشتوانه اقتصادی، برهم زدن وجاهت کاذب بین المللی، هیچ جای دنیا از عنوانشان لذت نمیبرند و برای خودشان آبرو نمیدانند، چالش حقوق شهروندی دارند. برنامههای ضد اخلاقیشان فراوان است. بحث فرزند آوری را هم که حضرت علی ع در نهج البلاغه دارند و در فلسفه احکام داریم. از کارهایی که باید انجام دهیم بروز رسانی اطلاعاتمان در این زمینه است.۸هم
ن
خانم دکتر خدیوی (جامعهشناس): از دیدگاه جامعه شناسی چرا فمنیسم ایجاد شد؟ چرا عدهای بر علیه تفاوتهای زن و مرد قیام کردند؟ این تصور که تمام فمنیستها کج فهم بودند مشکل داشتند. اینجور نیست که عدهای به خاطر ظلمی که به زن در طول تاریخ شد بلند شدند در همه جا وقتی این عده بلند میشوند جریانات مختلف شکل میگیرد افراط گرایی هم در آن شکل میگیرد. ظلم به زنان را در طول تاریخ در همه جا نمیتوانیم انکار کنیم این ظلم به خاطر این تفاوتهاست. حالا بیاییم این تفاوت ها را انکار کنیم. یعنی از حیثیتی که ارزش بوده برای زن مادری فرزند آوری تولید نسل، اتفاقی افتاده در طول تاریخ که این تبدیل شده به زنجیر به دست و پای یک زن و توجیه برای اینکه هرآنچه خوب است در اختیار جنس مخالف باشد و این نکته خیلی مهم است که ما در مذهب و در مکتب این تفاوت ها را طوری تبیین کنیم که ارزش گذاری مثبت و منفیش مشخص بشود و این قضیه به یک سمت نرود. همین الان هم وقتی رهبر معظم انقلاب(دام عزه) میگویند من از ظلمی که به زنان در دادگاهها میرود نگرانم یعنی این ظلم وجود دارد دیگر. الان بعد از چند سال از انقلاب همچنان این سخن بیان شد که نگران ظلمی هستم که در دادگاهها به زنان میشود. مگر قاضیان ما کی هستند. این موضوع خیلی ریشهای است. اگر بخواهیم با فمنیسم منظور از فمنیسم کسانی که علیه این تفاوتها اعتراضاتی که وجود دارد این جوری برخورد کنیم که اینها یک عده آدمهای کج فهم کج ذهنی هستند و برسیم به موضوع افراطی من میبینم در تبیینها فمنیستها را غولی میدانند که همین الان همجنسگرایان هستند. اگر بخواهیم شهر اینها را بر هم بزنیم باید توجه داشته باشیم که توجه به قدرت اقلیتها داشته باشیم ما نمیتوانیم در فضای فعلی از یک جامعه مدرن که در حال ایجاد شدن است نمیتوانیم همینجوری فرار کنیم. اقلیت گرایشات فردی در هر جامعهای که دارد میرود به سمت پیشرفت، اهمیت خودش را دارد برای بر هم زدن. اتفاقا شناخته شده اند ما باید بشناسیم کاری که مکتب نرجس س الان کرده، گروهها را بشناسیم در مورد حرفهایی که میزنند کارهایی که میکنند بگوییم. کاری که خانم علاسوند کردند خیلی بیشتر از این در حوزهها اتفاق بیفتد و ما اینها را بشناسیم. اگر من میخواهم اطرافیانم دوری کنند از این جریان راهش مطرح نشدن نیست، راهش این است که مطرح شود، شناخته شود و ریشه اینها معلوم شود که آخرش کجا میرسد. این به نظرم راحتتر است. به خاطر اینکه خانم دکتر اشاره کردند تمام بازیهای جام جهانی که یک موضوع کشوری است خلاصه شده بود که آیا اینها اجازه ورود دارند و... این قدرت اقلیت را دارد نشان میدهد. نمیشود انکارش کرد. به نظر من باید ببینیم چطور میشود این را شناخت و مشمول امر به معروف و نهی از منکر به معنای واقعی قرار بگیرد.
خانم طهرانیان: در خدمت خانم آیتی هستیم. آیا این تغییر اندامها که در جراحیها صورت میگیرد به معنای واقعی مثلا یک هویت یا زیست زنانه یا مردانه برای این فرد به طور واقعی در نظام تکوین میسازد یا نه؟
خانم دکتر آیتی( متخصص زنان) :
برای مسئله تغییر جنسیت جلسات زیادی با پزشکان و علما برگزار شده و افرادی که تغییر جنسیت میدهند از نظر روانی و هویت جنسی روح و روان و هویتشان به سمت جنس مخالف است. اینها قبل از ورود به تغییر جنسیت مشاورههای روانی بسیاری دارند. کروموزوم اینها که یا زنانه یا مردانه است تغییر نمیکند.
خانم شایسته خو: انسانی که خنثی است کروموزومش به چه شکل است؟
خانم آیتی: آنهایی که خنثی هستند ممکن است از گروهی باشند که هم ایکس دارند هم ایگرگ، بعضی هم تخمدان دارند هم ممکن است که بیضه داشته باشند. ممکن است خانمهایی باشند که ظاهر زنانه دارند اما رحم و تخمدان ندارند ولی بیضه دارند. دخترهای جذابی هستند. از نظر پزشکی صبر میکنیم که اینها هورمونهای مردانه شان ترشح بکند، تبدیل به استروژن بشود. یا مثلاً صفات زنانهشان بلوغ پیدا کند و ظاهرشان زنانه شود و طیف مختلف دارد بعضی مو ندارند بعضی موهای درشت دارند.
۲۹ بهمن
خانم تقربی(کارشناس فقهی):
بحث ترنسها و تغییر جنسیت یک زیر مجموعه از این بحث است که ما بخواهیم فقهیش را مطرح کنیم. چون بحث ترنسها مخصوصا بسیار در مشهد وحشتناک است به حدی که شاید خیلی از دوستان استاد دکتر مهکام را بشناسند، ایشان در این جلسه مطرح میکرد که بیشترین عملهای جراحی تغییر جنسیت با پزشکان بسیار توانا در مشهد دارد انجام میشود. ایشان میگفت من به عنوان روانشناس با اینها در ارتباطم. حتی بیشترین درخواستها برای تغییر جنسیت از سراسر کشور گرایش به مشهد دارند که جراحی هایشان را در مشهد انجام بدهند و نامه هایشان را از پزشکی قانونی میگیرند با توجه به اینکه بیشترین کار در مشهد انجام میگیرد. ولی الان دغدغه ما در این بحث نباید فقط روی ترنسها و تغییر جنسیت باشد. با توجه به اینکه خانم طهرانیان فرمودند که ما قبلا هم بحثی راجع به تغییر جنسیت داشتیم.
جواب سوال خانم آیتی که فرمودند فقها نظریهای دادند بله و این اصلا بحث خنثی هاست که تازه بحث خنثی که میتواند تغییر بدهد یا نه اینقدر درصدش در جامعه امروز اندک است که جای بحث ندارد و آنجا فاجعه است که تغییر جنسیت که امروزه در جامعه اتفاق میافتد بحث خنثی ها نیست بلکه بحث خود کسانی هستند که کاملا وضعیت جسمانی دخترانه دارند و فقط به خاطر اختلالات روانی سراغ تغییر جنسیت میروند. همانطور که ال جی بی تی را دیدید که گروه اندکی از این گروه هستند. مهمترین بحثی که امروزه که شاید به صورت خفته در دبیرستان های ما مرتب دارد اتفاق میافتد بحث همجنسگرایی است که حرمتش از ضروریات دین است حتی صاحب جواهر در کتاب جواهر الکلامش که شرح شرایع است میگوید این مسئله اجماعی است هر دو قسمش چه اجماع منقول چه اجماع محصل چه اجماع عامه و خاصه بگیریم.
بنابراین مسئله ضرورت و درمان که باید از سیره پیامبران: استفاده کنیم. باید کار کرد عوامل را شناسایی کرد. راهکار و درمان بدهند. الان با گزارشاتی که خواندم دیدم وای ما در خواب عمیق شبانه ایم. در بحث فقهی مستندات فقهی همجنسگرایی از هر قسمش، هم در قرآن مفصل آمده است. انگار بیشتر همجنسگرایی مردان در قرآن مطرح است، ولی وقتی وارد آیات قرآن میشویم میبینیم همجنسگرایی زنان هم در قرآن هست.
در احادیث فقهی در این رابطه حجم زیادی مطلب دارد، این روایت که از نظر سندی بسیار معتبر است مخصوصا در کتاب وسایل الشیعه از کتاب کافی از مرحوم کلینی نقل میکند، کلینی هم با سند عالی از ابن ابی عمیر نقل میکند. نقل میکند حفص و هشام و سه نفر از توابع در خدمت امام صادق ع نشستند. یک کدام از اینها نقل میکند یک گروه از خانمها آمدند. این روایت از این جهت که ائمه :به خانمهایی که مسئله فقهی طرح میکردند جایگاه ویژهای قائل بودند، برای من جالب و جذاب است. زنان وارد شدند. مردان نشسته بودند. یک زن بلند شد سوال کرد درباره سحق، لزبین معادل مساحقه است و هرکدام اینها معادلش در زبان عربی هست. سحق همان همجنسگرایی زنان است. امام فرمودند حدش حد زانی است. زن سوال کرد آیا این مسأله در قرآن نیامده؟ فرمودند بله، زن گفت کجای قرآن؟ فرمودند: اینها اصحاب الراسند که در قرآن کنار قوم عاد و ثمود مرتب خداوند از اینها نام میبرد.
این پیشینه بوده است. اما در بحث حرمت که روایات بیشتری داریم یعنی حدود حد زدن، تعزیر کردن، اینها همه جاهایی است که جنایتی رخ میدهد، کار حرامی انجام میشود، حاکم شرع ملزم است که آنها را حد بزند.
وقتی در روایات میرویم. اینها سه گروهند: همجنسگرا، همجنس خواه، همجنس باز. دو خانم بودند که به هم گرایش داشتند. حضرت فرمودند: نهیشان کنند، دو مرتبه نهیشان کردند، بار سوم حضرت فرمودند:" فاقتلوها" اینقدر مسأله حاد است که حضرت حکم به قتل میکنند. در باب لواط، ۲۲ حدیث فقط گزینش کردند در مورد حرمتش و حدش بیان کردند در مساحقه حدود ۱۸ روایت فقط این کتاب بود. در بحث تغییر جنسیت فقهای ما فتوا دادند ولی در بحث ارثشان و عایدات بعدیش که آیا احکامی میآید یا نه اصلا چیزی که امروزه در بحث علم پزشکی مطرح شده خودش خیلی جایگاه بحث دارد که اصلا عامل این گرایش چیست؟ مهم این است کسانی که این کار را انجام میدهند اینها مرد نمیشوند و احکام مرد هم بر اینها بار نمیشود.
دکتر مهکام گفتند اینها ممکن است بر اثر تلقین روحیات و تربیت فکریشان مردانه شده باشد و حتی جنسیتشان هم که تغییر میدهند گفتند اصلا هیچ قدرت مردانهای ندارند نه میتوانند تولید مثل کنند. در بحث خنثی مخصوصا خنثی مشکل خب تغییر جنسیت میدهند. اما در بحث ترنسها که خنثی نیستند احکامی که ما مشاهده کردیم اینطور است که اینها اگر واقعا تغییر جنسیت نداشته باشند ظاهرشان مردانه شود.
خانم دکتر رحمت آبادی( کارشناس تاریخی):
وقتی تاریخ را ملاحظه میکنیم میبینیم در زمان حضرات معصومین: این مساله وجود داشته است. البته خانم تقربی بحث حدیثیش را گفتند. در جامعه آن موقع مدل ارائه میشود. در همین بحث همجنسگرایی و همجنس بازی هر دو ارائه میشود توسط دستگاه حاکمه. هم در دوران بنی امیه و هم در دوران بنی عباس. برای همین سیره خود معصوم ما یک بحث داریم برای کسانی که این عمل خلاف را انجام دادند. حد این عمل خلاف چیست؟ که بیان شد. ارائه راهکار که ما و فرزندانمان به آن طرف کشیده نشوند؟ فرزندان که در مدارس درس میخوانند و ممکن است که به نوعی با این مسائل رو به رو بشوند چه کار کنند؟ لازم است به سیره معصومین حتما مراجعه کنیم. مثلا در دوران معاویه و اینها و در دوران خصوصا هارون الرشید و شخص خود امین، در دوران هارون الرشید یک دربار بسیار مجللی دارد ثروت جامعه اسلامی کاملا گسترش پیدا کرده و یکی از مسائلی که جامعه مصرفی به وجود میآورد همین مسئله بدن است. ما زیبایی را دوست داریم ولی منظور از توجه به بدن، بدن اومانیستی است و مسائلی که بدن اومانیستی خود به خود به وجود میآورد وقتی ثروت زیاد و رفاه زیاد آمده، دین از آن منها شده، وقتی ملاحظه میکنید میبینید این جور مسائل را در جامعه بوجود میآورد و الگوهایی که ارائه میشود. امین کسی است که با پسران جوان و زیبا و کار آنقدر زشت و شنیع است که مادرش زبیده مانده چه کار کند و برای توجیه کارش کنیزان خیلی زیبا را سفارش میدهند برایش بیاورند. کنیزان همه با لباسهای مردانه و موهای پسرانه شبیه همین سبکهای کره و اینها را ملاحظه میکنید و با آنها عیش و نوش میکنند و مدام در حال عوض شدن هستند. کسانی که با دربار سروکار دارند سریع از این افراد الگوگیری میکنند. جامعه اشرافی رد پایشان در بین جامعه عموم همیشه هست. اگر هرم خراب شود، قاعده هم خود به خود خراب میشود. برای همین همیشه میگویند سعی کنید حاکمان خوب را انتخاب کنید. این یک مسأله خیلی مهم است. تاریخ این را تایید میکند. این مسأله بسیار گسترده در عصر موسی بن جعفر7 و بعد امام رضا 7راهکار معصوم را ملاحظه کنید. وقتی که مراجعه میکنند خدمتشان مکرر در بحث عبادات تاکید دارند؛ روی بحث نوافل تاکید دارند، روی بحث روزه های مستحبی تاکید دارند. یک سری از مسائل یعنی متصل شدن به خدا، این بحث روحیه مصرف گرایی و عوارض آن را میخواهد کم کند. روح که روحانی شد از این مسائل پست ابا دارد.
بحث امام رضا ع علاوه بر بحث عبادت را چه جوری ملاحظه میکنید؛ یعنی مباحثی که خانم پورحسینی فرمودند که یکی از مسایل ما بحثهای علمی هست در جامعه عصر رضوی امام رضا ع فقط به مباحث کلامی اکتفا ندارند. در بحثهای اخلاقی بابهای گستردهای را باز کردند. مسیر حرکت امام رضا ع را از مدینه تا مرو ملاحظه کنید. کسانی که از دربار مأمون همراه امام رضا ع هستند میگویند شگفتی ساز بود سجده ها، اشکها و عبادات ایشان برای ما. اینها همه میشد الگو یعنی همه سعی میکردند در مقابل آن یک الگوی صحیح و با فضیلت ارائه دهند. علاوه بر اینکه خودشان آن نماد را سعی میکردند گسترش دهند. سعی میکردند صحابه و صحابیات را مطرح کنند. چرا امام صادق ع روی ام داوود تاکید کردند و این مسائل را به او یاد دادند؟ آن موقع که پدر داوود هم زنده بودند، پدر داوود هم پدر شیری امام صادق محسوب میشد. ایشان هم جز صحابه امام صادق ع بودند و جز افراد متقی بودند ولی چرا به ام داوود، در واژه "ام" چه بود. چرا میخواستند که این واژه بعد از ۱۲۶۰ سال بعد هم هنوز مطرح شود. ملاحظه بفرمایید بقیه خانمهای صحابیات یا ملاحظه بفرمایید کسانی که که به عنوان همسران معصوم هستند به عنوان الگوها و چطور نقشهایی را ایفا میکنند که هم نقش جنسیتی خودشان را به عنوان یک جنس زن هویت زن و زمانی هم که میخواهد جنس مرد مطرح شود نقش مرد به عنوان جنس مرد یعنی این را به صورت صحیح در سیره معصوم ع ملاحظه میکنید. سعی میکنند تبیین کنند و مشخص کنند. در این بحث تاریخ خیلی حرف دارد.
خانم علاسوند( کارشناس زن و خانواده):
خیلی خوب که از جهات مختلف به این قضیه پرداخته شد. چند نکته را عرض کنم. چند مسأله را در تحلیل مسائلی که امروز مسأله هستند با ابعاد جدید باید حواسمان باشد.
1-وقتی الان با بحث همجنسگرایی مواجهیم یک بحث چند وجهی است که آن مسأله، مسأله قوم لوط نبوده، مسأله قوم اصحاب الراس نبود. با فیزیکی مواجهیم که آن فیزیک تاریخی است همیشه وجود داشته، چون امر جنسی مهمترین امر جامعه هاست. اگر جامعهای برای امر جنسی خودش نظریه نداشته باشد آن جامعه کلا معطل است در حوزه اقتصاد، سیاست، فرهنگ بخصوص و اسلام هم برای همین درباره امر جنسی نظریه دارد همیشه. چیزی که الان به عنوان پدیدههای نو مشاهده میکنیم یکی از وجوه برجستگیشان ارتباطشان با قدرت است. چرا همجنسگرایان پرچم دارند؟ چرا محله دارند؟ چرا دنبال شهرند؟ چرا دنبال برند سازی هستند از خودشان؟ چون اقلیتند و از اقلیت به این راحتی در نمیآیند. ولی وقتی که اقلیتی میشود مسأله قدرت وضعیتیتش متفاوت است.
در بحث زنان یک زمان این حرف را زدند گفتند حقوق زنان حقوق بشر است. من نه اینکه مخالفم با این مسأله ولی آنکه دارد این را شعار میکند یک هدفی دارد وقتی میگوییم حقوق زنان حقوق بشر است؛ یعنی الان وارد فاز قدرت شده یعنی اگر زمانی دیدید در ایران کسی موقع بررسی گشت ارشاد افتاد مُرد به هر دلیل طبیعی، چون مسأله زنان مسأله حقوق بشر است جهان باید نسبت به او حساسیت نشان دهد. باید قطعنامه بیاید، بعدش باید رابطه تجاری قطع شود. باید بشود موضوع تحریم.
بحث حقوق همجنسگرایان، این بحث که حقوق انواع جنسیتها حقوق بشر است این شعار مال چند سال اخیر است. یعنی اگر چیزی مثل سند ۲۰۳۰ مهم میشود برای این مهم شده، ما یک سند توسعه پایدار داریم که قرار بود تا سال ۲۰۲۰ کل اهداف هزاره عملیاتی بشود. ۲۰۱۵ گفتند این اهداف عملیاتی نمیشود چون مردم نمیدانند. هدف چهارم را که آموزش با کیفیت برای همه بود جدا کردند جداگانه خودش را سند کردند با شصت تا هدف و یک سری برنامههای دیگر آن را جداگانه گفتند فعلا این را بگذارید تو دستور تا ۲۰۳۰. چون این آگاهی سازی و آگاهی بخشی اینها مهم است.
آنجا در اسناد وابسته در یونسکو مقالاتش هم خودم خواندم. میگوید اگر یک کشوری در یک مدرسه ای یک همجنس باز یا همجنسگرا یا هرچی نتواند با آزادی بگوید من یک همجنسگرا یا همجنسباز یا هرچی هستم، آن کشور آموزش با کیفیت برای همگان ندارد. این میشود یک بحث حقوق بشری، این بحثی است که قدرت میآید. پشتش این بحثی است که میخواهد اینها را از اقلیت در بیاورد.
من با حرف همه خانمها موافقم. همه درست میگویند. در ابعاد این مسئله هر کدام از دید خود به این موضوع پرداختند. اینکه سراغ قرآن برویم ببینیم یک الگوی قرآنی نبوی با این مسأله چه سیاستهایی داشته قطعا درست است. کتاب جاودانه است و برای ما الهام بخش است. فرمایش ایشان هم کاملا درست است که این یک مسأله جدید است. ابعاد جدید دارد نمیشود ببرید در بافت چند هزار سال پیش و آنجوری بفهمید. نباید آنجوری بفهمید، باید به عنوان امر جدید بفهمید. یکی از ابعادش مسأله قدرت است.
من فیلمهای خارجی را زیاد میبینم. انتخاب میکنم. ندیدم هیچ فیلمی از سال ۲۰۰۰ به بعد کمپانیهای بزرگ فیلم سازی هالیوود نتفلیکیس اینها بسازند در فیلمشان و یک یا دو کاراکتر همجنسگرا نباشد. حتی فیلمهای ۲۰۰ سال پیش را میسازند با ورژن جدید دو تا کاراکتر همجنسگرا درونش میگذارند. یک خانواده ایرانی نشان دهید که بچههایش زبان نخوانند. سراغ ندارم. یا زبان میخواند فیلم نبیند، نمیشود. جنبه دیگر مسئله این است. من میدانم که بحث خنثی چیست. خانم دکتر فرمودند وقتی صفات ثانویه جنس بروز میکند این مشکل معلوم میشود چرا؟ چون آن موقع عملکرد هورمونی قوی میشود و چیزی که من در درونم حس میکنم مهم است. یعنی اگر کسی در درون خودش تمام بیولوژیکش بگوید من مرد هستم اما اندامش زنانه است، آدمی است که گفتند تغییر جنسیت بده یعنی آن بدنی که زبان ندارد را تغییر بده، متناسب کن با درونت. آیا موفق میشود؟ نه، به خاطر اینکه عمری همه فکر میکردند پسر است حالا میخواهد دختر شود برایش یک بار اجتماعی دارد و کلا این عملها موفقیت آمیز نیست. چون این آدم بالاخره اختلال دارد فقط از برزخ با خودش خارج میشود. این کمک به اوست. یکی از دوستان فرمودند خیلی سریع اینکار میشود. آنقدر که من اطلاع دارم سریع نمیشود یعنی پزشکی قانونی یک سال میروند و میآیند، هورمون درمانی میکنند به شکلهای مختلف و بعد اگر کسی سریع انجام میدهد گزارشش را بدهیم که نباید سریع انجام دهد. اما آنکه الان در دنیا مطرح است القائات فرهنگی و برساخت کردن این مسأله است. بچه ایرانی مذهبی به من گفته اینقدر از اطرافمان امواج میگیریم که اصلا درباره خودت فکر نکن که یک جنسیت ثابت داری میگفت شک میکنیم نکند تا حالا فکر میکردیم دختریم دختر نیستیم، تا حالا فکر میکردیم پسریم، پسر نیستیم. امر متفاوت است.
الان یک نفر نسبت به همجنسگرایی در غرب یک واکنش منفی نشان دهد که دستکم نصف جوامعشان مخالفند سریعا و به راحتی شکایت میشود و به عنوان تبعیض علیه تمام جنسیتها شناخته میشود. این یک امر روانی است و امر روانبخش هم قابل مطالبه است فکر نکنید همین است که من میگویم امر برساختی است فقط همین است. بخش زیادی از همجنسگرایان پسرانی هستند که از بچگی مورد تجاوز قرار گرفتند و این نمیتواند به لحاظ روانی قبول کند که مرد است، بخش زیادی از اینها کسانی هستند که جنسیت دخترانه بدی برایشان ساختند بخشیشان هم که در یکی از این سوالات هست. افرادی هستند که دخترند حامله میشوند، بچهدار میشوند، بحران جنسیت هم ندارند ولی روحیاتشان پسرانه تر است. اینهایی که میروند به سمت ورزشهای قهرمانی، ورزش قهرمانی خوب است ولی اینکه برای همه دنیا خوب باشد همه دنیا میدانند که هورمونهای زنانه در بافت چربی هستند و وقتی تمام بافت چربی زن تبدیل میشود به ماهیچه این خوب نیست، خودش یک اختلالی ایجاد میکند. مثلا کسانی که فوتبالیستند اینهایی که حرفهای کار میکنند مقداری این مسائل را دارند میخواهم بگویم یک چیز چند وجهی است و ما اگر بخواهیم واردش شویم باید از ابعاد مختلف این آگاهی بخشیها را بدهیم. یک راهکار دانش است. پرچم این بحث ال جی بی تی ده سال است در ایران دست من است. هر کجا میروم مردم نمیدانند. اصل این آگاهی لازم است. به عنوان راهبران اصلی جامعه نمیتوانیم بحثها را تقلیل دهیم. در روایات آخر الزمان این وضعیت پیش بینی شده ما هم نمیتوانیم صفرش کنیم. پیامبران: هم نتوانستند صفرش کنند ولی میتوانیم نگذاریم اپیدمی شود. بچههایمان را آگاه کنیم که تحت تاثیر این القائات قرار نگیرد.
آموزش های جنسی فراگیر چیست؟ طرح ۲۰۳۰ آنهایی که بقیه گفتند آمده نیامده اما یک جمله کلیدی آمده و آن جمله این است تمام کشورها زمانی آموزش با کیفیت برای همه دارند که برنامههای جامع جنسی را در کشورهایشان کلید بزنند. کتاب "جنگ علیه خانواده" بر هر مبلغی واجب است که این کتاب را بخواند. این کتاب برنامه جنسیتی کانادا است که ما ترجمه کردیم. صد صفحه را ترجمه نکردیم برای اینکه رویمان نشده. در کانادا راهپیمایی بود چون پارلمانشان تصویب کرده بود که همه باید آموزشهای جنسی ببینند. قبلش میگفتند اگر خانوادهای نخواهد بچهاش آموزشهای جنسی ببینند میتواند نیاید. الان الزامی شده. سه میلیون خانواده در آمریکا از خانواده منونایت مدرسه نمیروند. آموزش در خانه دارند به خاطر اینکه نمیخواهند بچههایشان آموزش جنسی ببینند. یک طرف اقلیتهای جنسی است. هرجا میگویند "جندر" منظور اقلیتهای جنسیتی است. من میگویم نگویید جنسیت وقتی میگویید جنسیت در حوزه بین الملل طرف ترجمه میکند به جندر و جندر نه یعنی مرد و زن نه یعنی مذکر- مونث یعنی انواع جنسیتها رسماً سند زدند به نامشان و این است و شما وقتی میگویی عدالت جنسیتی و ترجمه میشود به جندر جاستیس باز هم نه عدالتش به آن معناست نه جنسیتش، جندرش به این معنا است. کلا فمنیسم به عنوان یک جریان که مرزهای مفاهیم را در همه ابعاد دچار ابهام کرده متهم درجه یک است. بله یک خدمتی کرده مسئله زنان را مسئله سیاست مداران و سوژه دانش کرده از ستم بر پایه جنس پرده برداشته اما در تمام مسیر در راهکارها در تبیینها اشتباه کرده، من یک فمنیست پژوه قهارم از این جهت میگویم که تعریف از خود نمیکنم میخواهم به من اعتماد کنید که اگر میگویم فمنیسم دست کم صد عنوان مفصل در رابطه با زبانهای خودشان خواندم. جریانهای بسیار متکثر فمینیستی به اینجا رسیدند. الان خانواده گرا هم میگوید فمنیستم، زن گرایش هم میگوید فمنیستم ولی چه فایده شما تمام مرز جنسیت را مبهم کردید و لذا ما الان با چیزی مواجهیم که مرتب دارد روا داری و رواسازی میشود در جهان درباره همجنسگرایی. فیلم "آتشهای کوچک در همه جا" یک فیلم یک ساعت و نیم است. ترجمه شده است. این سینماگران بی سواد ما از اصغر فرهادی اسکار گرفته تا بقیه تا ترانه علیدوستی که آرم فمنیستها را حک میکند، اصلا آرتیست نیستند. یک فیلم نمیتوانند درست بسازند. فیلم را آنها میسازند. یک خانواده در فیلم است که عمود منصف است یعنی معیار و تراز است. یک خانواده سفید پوست آمریکایی مسیحی پولدار، انسان هم هست کمک هم میکند مادر سعی میکند بچههایش را حفظ کند. تحصیل در هاروارد و دانشگاه های معروف برایش آرمان است. یک دختر دارند که همیشه مخالف است. لباسی که مادرش میگوید نمیپوشد. آنطوری که مادرش میگوید در عکس نمیایستد. اصلا هم حوصله عکس را ندارد یعنی حوصله خانواده نُرم این هنجار را ندارد. یک شخصیت دیگر در فیلم یک زن سیاه پوست مهاجر فقیر است همه بدبختیها را یکجا دارد. این خانم با دخترش مهاجرت میکند. این خانم سفید پوست به اینها رحم میکند، هم یکجا میدهد برای زندگی، هم به او کار میدهد که در خانهاش کار کند. پسر زن با دختر اینها رفیق میشوند. مادر مثل شیر مراقب پسرش است. شخصیت دیگر زن چینی مهاجر است که بچه اش را به خاطر فقر به خانواده عمود منصف آمریکایی دیگر فروخته است. بچه هم خوش و خرم در آن خانواده زندگی میکند. تقاطع جنسیت همجنسگرایی فقر نژاد همه چیز با هم اتفاق میافتد. در جریان فیلم معلوم میشود که آن زن سیاهپوست رحم اجارهای بوده به خاطر فقر در دوره دانشجویی اما به بچهاش علاقمند میشود و حاضر نیست بچه را به آنها بدهد و فرار میکند. مجبور میشود از استاد نقاشی که دوستش دارد و با او زندگی میکرده فاصله بگیرد. این استاد یک همجنس و یک زن است. این ظلم به زن است که به خاطر بچه اینطور شده است. زن سیاهپوست تابلویی داشته که حاضر نیست به هیچ چیز بفروشد. تابلوی زنی که معلوم نیست زن است یا مرد است زنی که پشت سرش هزاران سایه است و هزاران دست است. یک نماد فمنیستی است. یعنی جنسیت مرز ندارد. ابهام دارد . گنگ است. اینقدر نگو زن- مرد، بگو ال جی بی تی کیو پلاس. این نقاشی را چون نماد شخصیتش است خیلی دوست دارد حاضر میشود به خاطر حق الوکاله وکیلی که گرفته برای آن مهاجر چینی تا بچهاش را از خانواده سفید پوست بگیرد تابلو را بفروشد. بالاخره آن دختر شورشی خانه را آتش میزند در موقعیتی که زن سفیدپوست میفهمد ای وای دختری که آرزو داشته برود هاروارد تحصیل کند، یک سقط جنین کرده، پس نتوانسته بچهاش را اخلاقی بزرگ کند. متوجه میشود که دخترش همجنسگرا است. بچهها خوشحالند که خانه آتش گرفته و مادر به این آتش تن میدهد و ارزشهای خانوادگی را میسوزاند و آن دختر در آخرین صحنه فیلم مهاجر چینی شکست خورده افتاده روی زمین دارد گریه میکند. اینها را شأن برملا شده و باید بروند دختره هم از خانه پدر و مادرش فرار میکند. میآید اینها را بغل میکند. دلت میسوزد هم برای مهاجر هم برای تبعیض نژادی هم به خاطر تبعیض در حوزه جنسیت، یعنی جوان ما نمیتواند تفکیک کند و آنقدر از این فیلمها دارد ساخته میشود.
هژمون یعنی مسلط آنقدر اینها را مسلط میکند که طرف در فضای دیگری نمیاندیشد. جملهای آقا فرمودند یک چیزی باید بشود گفتمان یعنی باید بشود فضای تنفسی ما الان ال جی بی تی ها میشود فضای تنفسی جهان، این جمله آخرم در حالی که مخالف دارد. به نظر من بدون توهم و تئوری توطئه من معتقدم ریشه این جریانات فقط صهیونیسم است. چون صهیونیسم تنها دین غیر تبشیری است یهود صهیونیستی که میگوید آقا کلا وارثان زمین یهودند کسی هم نمیشود یهودی شود ما تبلیغ نداریم. یهودی باید یهودی دنیا بیاید و تنها راهش این است که نسل غیر یهودی در جهان از بین برود. حالا یا با کنترل جمعیت یا مسموم کردن یا بیماریهای فراگیر یا با واکسن البته من ضد واکسن نیستم و هرچه آقا بگوید انجام میدهم و با همجنس گرایی با بحرانهای آب و هوایی با هرچی این نسل را باید کمش کرد و از بین برد. چه نفعی دارند همین مفاهیمی که هی مسلط میکنند، تحلیل های قوی مال جریان پسا انقلاب اسلامی است ولی خودشان هم این نقد را دارند. فیلم "میسیز آمریکا" را ببینید. بیست تا کتاب درونش است. نشان میدهد این جریان خانواده گرا قدرتمندی که پابه پای فمنیست ها زحمت می کشد در حفاظت از خانواده چقدر فعال است و چقدر ترجمه نمیشود. بنابراین صدای غیر همجنسگرایی باید صدای خیلی قوی باشد و هم چاشنی مذهبی دارد هم خانواده گرایی دارد هم در ائتلاف مذهبی در جهان به ائتلاف دینی میشود رویش کار کرد.
خانم پورحسینی: فکر میکنم یک اصل مشترک بین همه اجزا باشد و آن اینکه قرآن فرازمانی و فرامکانی است. این اصل و بیس کار همه ماست. قبول دارم که این مسئله جدید است اما دقت بفرمایید ما مسئله محور قرآن را مطالعه نمیکنیم اگر مسئله محور مطالعه کنیم میبینیم که قرآن کریم دقیقا این مسأله را موشکافانه بیان کرده، ما در سوره مبارکه نجم که آغاز بحث است و کلمه "فتماری" داریم یعنی دقیقاً زمانی که حضرت لوط7 طرح بحث کرد به جدال پرداختند و قرآن سبکش این است بحثی را ابتدائا اشاره میکند بعد بستر را پهن میکند بعد دوباره میبرد قله و جمعش میکند. اگر قرآن را مسأله محور و با مسأله روزمان مطالعه کنیم با توجه به بیس کارمان که قرآن فرازمانی و فرامکانی است در حقیقت تمام این بحثها درمیآید. بحث قدرتهای اقلیت را مطرح کردند. کتاب میشل فوکو را خواندم و میدانم میشل فوکو در بحث قدرت حرفش چیست اما دقت کنید. ما همش نگرانیم میگوییم آنها خیلی قوی هستند اما دقت کنید آنها خودشان خودشان را آسیب شناسی میکنند منتها غول رسانه نمیگذارد آن آسیبشناسی که آنها میکنند به گوش ما برسد و این باید حل شود.
[3]. "ذلِک الْقُرْآنُ فاسْتنْطِقُوهُ "، خطبه 158 نهج البلاغه
[4]. سوره قمر، آیه 18.[4]
[6]. " وَإِنَّ لُوطًا لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ"، سوره صافات، آیه 133
موسسه علمی تحقیقی مکتب نرجس(س)