مصاحبه با خانم منصوره اعدادي
در تمام امور زندگي ايشان، نظم و برنامه ريزي وجود داشت. در اردوها كه جمعيتمان زياد بود، از همان روز اول كه مستقر ميشديم، ميفرمودند: «حالا بياييد برنامه ريزي كنيم. آشپزي با خانم معتمدي و خانم خادم الشريعه، ظرف شستن با شما دختران جوان و جارو كردن با فلاني». فردا كه ميشد جاي افراد را عوض ميكردند و كارها را طوري تقسيم ميفرمودند كه خودشان هم در شيفت بندي سهيم بودند.
در همهي امور روحيهي طنز داشتند. در اردوي شمال، وقتي نوبت آشپزي خانم بود همهي ما دم در آشپزخانه ايستاده بوديم. ايشان ميگفتند: «بلند شويد برويد، غذا خراب ميشود، ظهر ميگوييد طاهايي بلد نيست غذا درست كند».