خانم معصومه احمدی پارسا- از اساتید مدرسه ی علمیه نرجس(علیهاالسّلام )
آهسته به خانم بلياني (مسئول بخش اعزام مبلغ مكتب) گفتم: «من به جاي استاد به آن جا نميروم» خانم صداي ما را شنيدند و گفتند: «به تو ميگويم برو» با وجود دلهره زياد قبول كردم. تدريس در جايگاهي كه سالها استاد در آن درس گفته بودند، كار دشواري بود. من زياد تبليغ نميرفتم. چند جلسه به همراه خانم به بني فاطمه رفتم. ايشان خيلي تشويق ميكردند. يك روز بعد از اين كه 10 دقيقه خودشان صحبت كردند، يك دفعه به من گفتند: «پاشو بيا!».
گفتم آمدهام استفاده ببرم. فرمودند: «بلند شو خودت را لوس نكن».
جلو رفتم و صحبتم را شروع كردم ايشان نزديك به يك ساعت كنار نشستند و با لبخند و حركات سر خود به من اعتماد به نفس ميدادند حرفهايم را تأييد ميكردند. به جرأت ميتوانم بگويم اين بر خورد استاد مهم ترين عامل دلگرمي و موفقيت من در طي اين سالها بوده است. خانم روشهاي مديريت و استعدادها را خوب بلد بودند و به كار ميبستند. خانم معصومه احمدی پارسا- از اساتید مدرسه ی علمیه نرجس(علیهاالسّلام )