تاریخ ارسال خبر: 11 دی 1396 |
آدمی از آغاز زندگی به علّت نیاز مادّی با مسایل اقتصادی سر و کار داشته و امروزه برای رفاه مادّی بیشتر، یکسری برنامهریزی و مدیریت دقیق در این راستا صورتگرفته تا تمام وسایل و عوامل مؤثّر در ازدیاد و افزایش درآمدها و محصولات، شناسایی شده و از زیانها و ضایعات و خسارات جبرانناپذیر جلوگیری گردد.
حج و مدیریت اقتصادی
استاد طاهایی (رحمة الله علیها) در سالهای دههی شصت در سلسله مباحث درس اقتصاد خود دربارهی ابعاد در کنگرهی عظیم حج با استناد به آیات و روایات معصومین علیهم السلام بیاناتی ایراد فرمودهبودند. آنچه در این مقاله ارائه میشود، گزیدهای از درسهای ایشان است.
اقتصاد در لغت و اصطلاح
«قصد» در لغت به معنای مستقیم نمودن و استوار داشتن راه است.واژهی اقتصاد از همین ریشه گرفتهشده که بر دو گونه است:
اول: اقتصاد پسندیده: بهطور مطلق در میانهروی چیزی که دو طرف افراط و تفریط دارد مثل جود یا بخشش که میان حالت زیادهروی و بخل قراردارد و شجاعت که حالتی است مابین تهوّر و ترس و مانند اینها و به همین معنی است آیهی: «وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ...» (لقمان/19)
جملهی فوق به یکی از اندرزهای لقمان به پسر خویش اشاره دارد که از حرفزدن تا راهرفتن و سایر صفات انسانی را یادآوری نمودهاست. و در همین معناست اقتصاد و میانهروی در آیهی: «وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا» (فرقان/67)؛ و كسانىاند كه چون انفاق كنند نه ولخرجى مىكنند و نه تنگ مىگيرند و ميان اين دو [روش] حد وسط را برمىگزينند.
اقتصاد به این معنا در تمام شئون زندگی اعم از عبادت و تجارت، بخشش، شجاعت، سخن گفتن و... بهکار میرود.
دوم: اقتصاد میانه است که بهطور کنایه از آنچه میان حالت پسندیده و ناپسند است قرارمیگیرد. مثل قرارگرفتن میان عدل و جور و یا حالت و موقعیتی در میان نزدیک و دور؛ بر این اساس قرآن میفرماید: «...فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ...» (فاطر/32)؛ (امّا) از میان آنها عدّهای بر خود ستم کردند و عدّهای میانهرو بودند و گروهی به اذن خدا و نیکی ما (از همه پیشی گرفتند) (راغب اصفهانی، ذیل مادّهی قصد)
اقتصاد به معنای اصطلاحی، به معنای علم معاش است که تأثیر عمیق و اساسی در زندگی روزمرهی افراد و ملل دارد. امروزه میزان رشد اقتصادی و نحوهی توزیع درآمد و امکانات میان افراد و اعضای جامعه را ملاک پیشرفت میدانند. بنابراین مراد از علم اقتصاد آشناشدن و آگاه شدن به نیازهای مادّی بیشتر است. آدمی از آغاز زندگی به علّت نیاز مادّی با مسایل اقتصادی سر و کار داشته و امروزه برای رفاه مادّی بیشتر، یکسری برنامهریزی و مدیریت دقیق در این راستا صورتگرفته تا تمام وسایل و عوامل مؤثّر در ازدیاد و افزایش درآمدها و محصولات، شناسایی شده و از زیانها و ضایعات و خسارات جبرانناپذیر جلوگیری گردد.
بنابراین موضوع علم اقتصاد، همان حوایج مادی و تحولّاتی است که در راستای پیشرفت اقتصادی پیدا میشود. گفتنی است که اولین مسألهای که در اقتصاد لازم است مورد بحث واقع شود، شناخت اقتصاد اسلامی است. مسائل اسلامی بهخصوص اقتصاد اسلام را باید در کنار سایر مفاهیم اسلامی سنجید و با هم حسابکرد؛ چرا که اسلام مکتبی است کامل و جامع و اصول آن به هم پیوسته است و مراحل مکمّل اصل دیگری است که نادیده گرفتن برخی از آن به تزلزل و شکست اصول دیگر کمک خواهدکرد. لذا اقتصاد اسلامی را در کنار سایر مسائل دیگر بهخصوص عقیده و اخلاق و... باید لحاظ کرد.
نقش عقیده در پیاده کردن مسایل اقتصادی بسیار مهم است؛ زیرا شخص موحّد برنامه را از خداوند که مالک حقیقی است میگیرد و به آن عمل میکند. چنین فردی دقّت فراوان در امر و نهی الهی دارد و نحوهی درآمدها را مراعات میکند و مردم را هم به استثمار نمیکشد.
نقش اخلاق نمایانگر عقیده است و به رفتار انسان شکل میدهد و روح و نگرش آدمی را میسازد در واقع عقیده مولّد است و اخلاق مولود.
گاهی افراد تمایل ندارند کوچکترین مبلغی را برای دیگران بپردازند امّا در سایهی عقیده و اخلاق اسلامی حتّی ارقام هنگفتی را از روی شوق و رغبت و با ایثار در راه خدا خرج مینمایند.
خداوند در سورهی انسان آیهی 9 میفرماید: «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلَا شُكُورًا» ؛(میگویند) ما شما را به خاطر خدا اطعام میکنیم و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم. رعایت اصول اخلاقی و پاککردن ذهن ومیدان اندیشه از مفاسد آن به بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی کمک میکند و موانع سیر و سلوک انسان را به سوی کمال از بین برده و راه را هموار میسازد.
نقش حج در اقتصاد
حج در لغت به معنای قصد است. سپس به دیدار خانهی خدا برای اجرای مناسک، اختصاص یافتهاست.
حج از عبادات گوناگون تشکیل شده و شامل فضایل فراوان است. بهطور مثال حاجی با قربانی به برکات زکات دست مییابد و با طواف و نماز به مزایایی که برای این عبادات معین شده، نایل میشود.
کنگرهی عظیم حج، پایههای اسلام را محکم مینماید و قدرت و قوای مسلمان را در زمینههای مختلف فکری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و بهویژه اقتصادی افزایش میدهد؛ چنانکه حضرت زهرا علیهاالسلام در خطبهی فدکیه میفرمایند: والحج تشییداً للدّین. (مجلسی، بحار الانوار، ج29)؛ خداوند حج را وسیلهی تقویت آیین اسلام قرار داد.
حج بینش انسانها را دگرگون میسازد و با تحوّل فکری زمینه را برای پیشرفت اقتصادی آماده میکند بنابراین کنگرهی حج به منزلهی سکویی است که مسلمانان همه ساله میتوانند از بلندای آن یک پرش اقتصادی عظیم داشته و امور مالی و اقتصادی جوامع اسلامی را سامان بخشید.
مسلمانان باید در آن اجتماع بزرگ اساس و پایهی یک بازار مشترک اسلامی را بگذارند و زمینههای مبادلاتی و تجاری را در میان خود به گونهای فراهم سازند که منافعشان به جیب دشمنان ریختهنشود و اقتصادشان وابسته به اجانب نگردد. (مکارمشیرازی، نمونه، ج14، ص81)
آیا پرداختن به مسایل اقتصادی در حج دعوت به دنیاست؟
در نگاه ابتدایی شاید به نظر آید که پرداختن به امور مادی با روح حج منافات دارد، امّا با دقت در آیات قرآن و تبیین بینش توحیدی این موضوع کاملاً قابل حل است. قرآن کریم میفرماید: «وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ...» (حج/27و28)؛ و مردم را دعوت عمومی به حج کن تا پیاده و سواره بر مرکب لاغر از هر راه دوری به سوی تو بیایند تا شاهد منافع گوناگون خویش (در این برنامهی حیات بخش) باشند. منافع، جمع منفعت شامل منافع مادی و معنوی میشود که از جملهی منفعتهای مهم مادی حج منفعت اقتصادی است.
در فرمایش علی بن موسی الرضا علیه السلام پیرامون حج آمدهاست: «إِنَّمَا أُمِرُوا بِالْحَجِ لِعِلَّةِ الْوِفَادَةِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ طَلَبِ الزِّيَادَةِ... مَعَ مَا فِي ذَلِكَ لِجَمِيعِ الْخَلْقِ مِنَ الْمَنَافِعِ لِجَمِيعِ مَنْ فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا وَ مَنْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ مِمَّنْ يَحُجُّ وَ مِمَّنْ لَمْ يَحُجَّ»؛ همانا به حج مأمور شدند تا به محضر خداوند بزرگ برسند و از او نعمت افزونتر طلب کنند. حج برای تعیین مصالح و منافع تمام مسلمین شرق و غرب است و مسلمانان دریا و خشکی اعم از کسانی که حاضر در حج هستند و یا غایب از حجند. (حرعاملی، وسایل الشیعه، ج11، ص12) برای همهی این زمانها حج، نفع است. بنابر این حدیث شریف، حج رفتن به سوی خداوند عزوجل است. در عبادت: «الوفاده الی الله عزوجل»، کلمهی وفود به معنای وارد شدن بر بزرگی به نمایندگی و رسالت از طرف فرد یا گروهی است. تعبیر «طلب الزیاده» در فرمایش حضرت یعنی افزایش هرچه بیشتر و زیادتر اخلاق و ارزشهای اسلامی.
در واقع وقتی حاجی احرام میبندد دنبال زیادهروی در دنیا نیست. این مُحرم شدن عملاً به او درس میدهد که از یک سلسله لذّتها خودداری کند و به زینتهای دنیا پایبند نباشد. علاوه بر اینها بالا رفتن سطح آگاهیها، اطلاعات سیاسی، ارتقای فرهنگ و اقتصاد جامعهی بزرگ اسلامی را طلب میکند.بنابراین در مکه باید کنفرانسها و گردهماییهایی برگزار شود و از دانشمندان علوم مختلف و متخصّصین و سیاستمداران دعوت شود برای مبادلهی دانشها و تخصّصها و بنیان اقتصاد اسلامی برنامهریزی کنند؛ به طوریکه حتی طرحهایی برای مبادلهی کالاها در این تجمعها پیشنویس شده و اجرایی شود.
چنانچه این مطلب از فرمایش امام صادق علیه السلام قابل برداشت است: «... فَجَعَلَ فِيهِ الِاجْتِمَاعَ مِنَ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ لِيَتَعَارَفُوا وَ لِيَنْزِعَ كُلُّ قَوْمٍ مِنَ التِّجَارَاتِ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ وَ لِيَنْتَفِعَ بِذَلِكَ الْمُكَارِي و الْجَمَّالُ»؛َ خداوند عزوجل اجتماع مردم از مشرق و مغرب برای انجام مراسم آن را به چند علّت واجب نمود. الف) بین مسلمین و اهل قبله تعارف و شناخت حاصل شود.
ب) به واسطهی مسافرت از شهری به شهر دیگر هر قوم و طایفهای از نفع مادی بهرهمند شوند. (شیخ صدوق، ج2، ص406)
ج) به واسطهی آن حلّهداران و صاحبان شتران و مراکب استفاده برند. (صدوق، علل الشرایع، ترجمه: محمد جواد ذهنی تهرانی، ج2، ص308و309)
بدین ترتیب میبینیم که کنگرهی عظیم حج به منزلهی سکویی است که همهی جوامع اسلامی میتوانند از بلندای آن به بالاترین سطح فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی جهان صعود نمایند.
به این وسیله مفهوم حقیقی آیهی «... وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مؤْمِنِينَ» (آل عمران/139)؛ و شما برترید اگر ایمان داشتهباشید، مصداق پیدا میکند.
منابع
*قرآن کریم.
1. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، دفتر نشر شدید اسلام، قم، 1387.
2. مکارم شیرازی، ناصر، نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1370.
3. حر عاملی، محمد بن حسن، وسایلالشیعه، قم، مؤسّسهی آل البیت، 1403.
4. صدوق ابي جعفر محمد بن علي بن حسين بن بابويه قمي، علل الشرايع، قم، کتابفروشی داوری، 1385.
5. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1403.
گروه تنظيم آثار استاد طاهايي