تاریخ ارسال خبر: 07 اردیبهشت 1401 |
استاد(ره) طاهایی در سالهای دفاع مقدس به استناد آیات و روایات مباحث گستردهای پیرامون «جهاد» مطرح نمودهاند. در این سلسله درسها ضمن بیان انواع جهاد و تبیین ابعاد معرفتی آن به بیان مصادیق جهاد تدافعی نظیر دفاع شخصی و ضرورت آن، دفاع از حق در برابر باطل، جایگاه دفاع از حقوق ستمدیدگان مؤمن پرداختهاند. در لابلای این مباحث با توجه به دغدغهمندی استاد برای جهش معنوی و تنویر قلوب به اقتضای شرایط جنگ مباحث، اخلاقی، تربیتی فراوانی نیز به چشم میخورد. از جمله فلسفه جهاد، وظایف مدافعان، اصول و روشهای جهاد فرهنگی و دامنهی آن انعکاس وسیعی دارد. آنچه به سمع خوانندگان محترم میرسد بخشی از مباحث استاد ذیل عنوان ادب در جنگ است که در سالهای 1365-1366 در مدرسهی علمیهی نرجس(س) ارائه شده است.
مقدمه
جهاد در راه دعوت به اسلام در واقع مبارزهای است برای رهاندن انسانها از زندان جهل، اسارت و بردگی از کفر و شرک. بعضیها به اشتباه گمان میکنند اسلام جنگ طلب است و جهاد وسیلهای است برای تحمیل عقیدهی اسلامی، که به طور مسلم این دیدگاه با اصل قرآنی «لا اکراهَ فی الدّینِ....» هرگز سازگار نمیباشد. بنابر تعالیم الهی زمانی که شخص از شرک رها شد مختار است و میتواند با دلیل کافی و برهان، اسلام را اختیار کند یا هر راهی که خودش تشخیص داد برگزیند. مسلمانان با کفر آن قدر مبارزه میکنند تا شرک و توحید را به مردم جهان بشناسانند. وقتی مفهوم واقعی آزادی و اسارت، توحید و ابعاد آن، زشتی شرک و ذلت و خواری ناشی از آن به مردم شناخته شد، مردم مختارند، هر چه بخواهند میتوانند انتخاب کنند.
بنابراین میتوان گفت جهاد در راه نشر اسلام و دعوت به حق، جهادی است که مهمترین ارزشها را برای آدمی به ارمغان میآورد. تأمل در آیات قرآن کریم بخصوص سورهی مبارکهی احزاب، انفال، حج، نساء و آل عمران با واژهی «جهاد» ما را به این جا میرساند که دامنهی دفاع اسلامی تنها در محدودهی دفع خطر از خود انسان و وابستگان و خویشاوندان نیست بلکه تا دفع خطر از مسلمین و دفاع از مکتب مقدس اسلام گسترش پیدا میکند. این دفاع مقدس تنها برای رفع و دفع سلطهی نظامی دشمن تشریع نشده است بلکه برای مقابله با خطر استعمار سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و کنار زدن عوامل خطرزا هشدارها و نکات کلیدی فراوان مطرح نموده است. به طور مثال برای آگاه کردن امت از توطئهی فتنههای دشمنان داخلی و خارجی میفرماید: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ... » (توبه/73)؛ ای پیامبر! با کفار و منافقان جهاد کن و بر آن سخت بگیر... .
عنوان منافقین در کنار نام کفار در آیهی شریفه اشاره به خطر دشمنان داخلی دارد که با ظاهر اسلامی جنگ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و... علیه مسلمانان راه انداخته و خطرات بسیاری را از ابعاد گوناگون متوجه اسلام و مسلمین کرده و مینماید و مبارزه با آنان هشیاری و بیداری و اصول خاص خودش را میطلبد.
فلسفهی جهاد
همانطور که در مقدمه گذشت آیات فراوانی از قرآن کریم به مسألهی جهاد و تبیین ابعاد آن میپردازد. از آن جا که دین اسلام برای روشن کردن افکار در بحث تشریع احکام منطق و برهان خود را برای تشریع آن حکم اقامه میکند. اینک به طور مختصر به فلسفهی جهاد اشاره میشود.
خداوند در سورهی حج آیهی 39 میفرماید: «أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ»؛ بر کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده، رخصت جهاد داده شده زیرا مورد ظلم قرار گرفتهاند. در این آیهی شریفه به یکی از مهمترین فلسفهی جهاد اشاره شده است، جهاد مظلوم در برابر ظالم. این دفاع حق مسلم و طبیعی و فطری و عقلی مظلوم است که تن به ظلم ندهد، برخیزد، فریاد کند، سلاح به دست بگیرد تا ظالم را بر سر جای خودش بنشاند.
اگر آیهی شریفه با فعل مجهول «اُذِنَ» آغاز شده و مشخص نکرد چه کسی اذن داده برای تعظیم خداست. یعنی او آنقدر بزرگ است که هیچ اعتنایی به این موضوع ندارد. چون کسی است که بر هر چیز قادر است (پورسیف، خلاصه التفاسیر، ذیل آیه).
فلسفهی دیگر جهاد، ایستادگی و مقابله در برابر طاغوتهایی است که قصد محو نام خدا و ویران کردن معابد و مراکزی که سبب بیداری افکار میشود را دارند. میفرماید: «... وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا...» (حج/40)؛ اگر خدا بعضی از مردم را با بعضی دیگر دفع نمیکرد، صومعهها، کلیساها و کنیسهها و مساجدی که نام خدا در آنها بسیار برده میشود سخت ویران میشد.
«صوامع» جمع «صومعه» است مکانی که زهاد و عباد در آنجا عبادت میکنند که به فارسی «دیر» گفته میشود.
«بیع» جمع «بیعه» به معنی معبد نصارا است که «کنیسه» یا «کلیسا» نیز به آن گفته میشود.
«صلوات» جمع «صلاة» به معنی معبد یهود است.
«مساجد» جمع «مسجد» است محل عبادت مسلمین. جملهی «یَذکروا اسمَ اللهِ فیها کثیراً.....»؛ نام خدا در آن بسیار برده میشود، ظاهراً توصیفی است برای خصوص مساجد، چرا که مساجد مسلمین با توجه به نمازهای پنج گانه که در تمام ایام سال در آن انجام میگیرد پر رونقترین مراکز عبادت در جهان است در حالی که بسیاری از معابد دیگر تنها یک روز در هفته و یا روزهایی مخصوص در سال مورد بهرهبرداری قرار میگیرد (رک. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 14، ص116).
یکی از اهداف تشریع جهاد و اذن به آن حفظ معابد و مساجد و مبارزه با کسانی است که قصد ویران کردن آنها را دارند. لذا اگر مؤمنین با غیرت دست روی دست بگذارند و فقط تماشاچی فعالیتهای ستمگرانهی مستکبران باشند، آنها هم میدان را خالی ببینند اثری از معابد و مراکز عبادت باقی نخواهند گذاشت چون به خوبی میدانند که معبد ما جای بیداری است و محراب محل جنگ و مبارزه است. مساجد سنگر مؤمنین است، زیرا هر گونه دعوت به خدا پرستی بر ضد جبارانی که مردم را به خود دعوت میکنند و به بندگی و بردگی میگیرند، در این نوع مراکز شکل میگیرد (همان، ص115).
آیین جهاد
حال که اذن جهاد داده شده، راه و رسم آن چگونه است؟ چه اصولی باید در آن رعایت شود؟ مقررات و آداب آن با توجه به گستره و دامنهی وسیع چیست؟ اخلاقیات و مقررات مطلق جهاد را با توجه به ستون دینی و آموزههای قرآنی فهرستوار معرفی میکنیم.
1. اطاعت و فرمان بری از رهبر
این مسئله در بالاترین درجه از اهمیت قرار دارد. قرآن میفرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ...» (نور/62)؛ همانا مؤمنان کسانی هستند که به خدا و پیامبر او ایمان دارند و چون با او در کاری اجتماع کردند تا از وی کسب اجازه نکنند نمیروند.
مجاهدان فرهنگی، نظامی، اقتصادی همیشه باید گوش به فرمان رهبر باشند و از امام معصوم یا نائب امام که فقیه جامع الشرایط است اطاعت کنند و رهنمود بگیرند.
2. طی کردن دورههای آموزشی
مجاهدان در هر زمینه باید آموزشهای لازم را دیده باشند. نه تنها آنان که در جبههی فرهنگی و یا نظامی میخواهند ورود پیدا کنند بلکه این وظیفهی همگانی است که برای دفاع از حریم مکتب اسلام به تکلیف خود عمل کنند تا بتوانند به نحو احسن دفاع نمایند. قرآن میفرماید: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ...» (انفال/60)؛ و در برابر آنان هر چه میتوانید از نیرو و اسبان ذخیره و ورزیده آماده کنید تا با این کار دشمن خدا و دشمن خودتان و دشمنان دیگری را جز ایشان که شما آنها را نمیشناسید و خدا آنان را میشناسد بترسانید.
با توجه به دستور خداوند در آیهی شریفه باید گفت هر چیزی را که به کار جهاد میآید، رزمندگان جبهههای مختلف اعم از نظامی، سیاسی، فرهنگی باید آماده کنند و اصول آن را بدانند چون همواره امکان برخورد منافع و وقوع جنگ با مؤمنین وجود دارد. با توجه به آیهی فوق تشکیلات مناسب نظامی و قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و روانی برای دولتهای اسلامی لازم است.
3. قصد قربت
بعضی از اعمال در قرآن کریم قید «فیسبیل الله» دارد. مثلاً قرآن برای انفاق میفرماید: «یُنفِقونَ أموالَهم فی سبیلِ اللهِ» (بقره/ 261) و نیز در بحث هجرت این قید را لحاظ کرده و میفرماید: «هاجَروا فی سبیلِ الله» (حج/ 58)، همچنین در بحث جهاد تصریح نموده است: «وجاهِدوا فی سبیلِ الله» (توبه/ 20)؛ با توجه به این نکته باید گفت اگر عمل جهاد بدون قصد قربت و توجه به قید فی سبیل الله باشد به اندازهی ذرهای در نزد خدا ارزش ندارد.
4. جهاد با نفس
مجاهدان جبهههای فرهنگی و عرصههای نظامی- سیاسی و... باید قبل از پرداختن به جهاد با دشمن، با نفس خود جهاد کنند یعنی خودسازی نمایند وگرنه در معرکهی جنگ و رویارویی با دشمن شکست میخورند. عزیزان در اهمیت مسألهی جهاد با نفس و محوریت آن در امور همین اندازه بس که اگر به کتب شیعه به خصوص ج 11 وسایل الشیعه مراجعه کنید احادیث فراوانی در این زمینه پیدا میکنید.
5. دعوت
یکی از وظایف و آیینهای مهم جهاد در ابعاد گوناگون دعوت است و این بدان معناست که باید بدون در نظر گرفتن خصومت و دشمنی سخن اسلام را به گوش آن رساند. چرا که هدایت و دستگیری از جاهلان و ارشاد و راهنمایی اصل مهم اسلامی است.
6. متانت و استواری
مجاهدان باید متین، استوار، بدون لغزش و هراس باشند. «المؤمنُ کالجبلِ الراسِخِ لاتحرکه العواصِف» (ملاصالح مازندرانی، ج 9، ص 181)، برترین و بهترین جمله در این زمینه است؛ مؤمن مانند کوه پابرجا و ثابت است، بادها و حوادث او را نمیلرزاند. اگر کسی ایمان و متانت و استواری نداشته باشد، شایعات و اراجیف تبلیغی دشمن او را شکار خواهد کرد.
7. شکیبایی و صبر
صبوری و استواری مجاهدان در رویارویی با دشمنان در عرصههای مختلف سرمایهی بسیار مهمی است. پایان ناپذیری مصاف با دشمن او را فرسوده نسازد و روحش را خسته نکند. امام علی میفرمایند: «لا یَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَإِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ» (نهج البلاغه، حکمت 145)؛ شخص صبور (و با استقامت) پیروزى را از دست نخواهد داد هرچند زمانى طولانى بگذرد.
8. تعیین خط مشی و شعار جنگی
با نگاهی به تاریخ اسلام میبینیم مسلمانان در حین جنگ شعارهای ویژهای در جهت تعیین اهداف جنگی خود داشتهاند که این خود در جهت تحریص و ترغیب مجاهدان تکرار شده و آنان را تهییج مینمود، علاوه بر آن که خطمشی رزمندگان را یادآور میشد (چنانچه در انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی موارد آن فراوان بود و کارآیی و اثر بخشی خوبی هم داشت).
حاصل سخن اینکه توجه به آیین جهاد و اصول آن که مختصری از آن ذکر شد به همراه ایثار و فداکاری میتواند شاخصهای حرکت در مسیر صحیح باشد که نباید از آن غافل شد؛ چرا که دشمن هر لحظه در توطئهای جدید است و عقبنشینی در این وادی اصلاً به نفع اسلام نیست.
منابع
· قرآن کریم
· نهج البلاغه
1. پورسیف، خلاصه التفاسیر.
2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 14.
3. ملاصالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج 9.